نت مبتنی بر قابلیت اطمینان RCM

کتاب های نت مبتنی بر قابلیت اطمینان RCM

لیست کتب منتشر شده در زمینه RCM به زبان انگلیسی

لیست کتابهای منتشر شده در زمینه نت مبتنی بر قابلیت اطمینان RCM:

با توجه به موج اقبال به سمت RCM در صنایع، کتب صنعتی منتشر شده در این زمینه رو به افزایش است. هر چند کتب مرجع در این زمینه هنوز به قوت خود باقی هستند و اصول پیاده سازی RCM در آن کتب ذکر گردیده است و برای پیاده سازی هنوز آنها را مرجع قرار می دهند. فهرست کتاب‌های منتشر شده در زمینه RCM تا سال 2017 به شرح زیر می باشد، فایل Pdf این کتب نیز توسط تیم ام پدیا تهیه شده و موجود است:

ردیف

عنوان کتاب نویسنده/نویسندگان سال انتشار

انتشارات

1 Reliability-centred Maintenance II John Moubray 1997 Industrial Press
2 RCM gateway to worldclass maintenance Anthony M. Smith and Glenn R. Hinchcliffe 2004 Elsevier
3 Reliability-centred Maintenance (RCM) Process MIL-STD-3034 2011 Department of defense standard practice
4 Guidance noes on  Reliability-centred Maintenance American Bureau of Shipping 2004 ABS
5 Guidaelines for the NAVAL Aviation Reliability-centered maintenance process NAVAIR 2011 NAVAIR
6 Reliability-centred Maintenance using RCM Blitz Douglas Plucknette 2015 Reliabilityweb.com
7 Reliability-centred Maintenance (RCM) for command, control, communications, computer intelligence, surveillance and reconnaissance facilities Headquarters, department of the Army 2006 Headquarters, department of the Army
8 Reliability-centered maintenance: management and engineering methods Ronald T., Anderson Lewis Neri 1990 Elsevier
9 Applied reliability-centered maintenance Jim August, PE 1999 PennWell
10 Reliability-centered maintenance F. S. Nowlan,

Howard F. Heap

1978 Office of assistant secretary of Defense
11 Reliability-Centered Maintenance (RCM( Handbook United states NAVY

NAVSEA

1983

United states NAVY

NAVSEA

12 Reliability Centered Maintenance: implementation made simple Bloom, N. 2006 McGraw-Hill New York

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.

 

نتایج خرابی

سوال پنجم RCM2 چیست؟ (نتایج خرابی)

failure cosequense

 

1- دسته بندی نتایج خرابی[1]

1-1- دسته بندی عواقب[2]

عواقب هر مد خرابی باید به صورت رسمی دسته بندی شود.پس از آنکه هر مد خرابی که از نظر منطقی محتمل است به همراه اثرات آن با جزئیات کافی مشخص شد، مرحله بعدی در فرآیند RCM ارزیابی عواقب هر مد خرابی خواهد بود. منبع اولیه اطلاعات مورد استفاده در ارزیابی نتایج خرابی، شرح اثرات خرابی است.

برخی مدهای خرابی بر مقدار تولید، کیفیت محصولات یا خدمات مشتری اثر می‌گذارند، برخی ایمنی یا محیط زیست را تهدید می‌کنند و برخی دیگر هزینه‌های عملیاتی را افزایش می‌دهند؛ برای مثال با افزایش مصرف انرژی. در حالی که تعداد کمی از آن‌ها بر چهار، پنج و حتی تمام شش جنبه ذکر شده اثر می‌گذارند برخی دیگر ممکن است این گونه به نظر آیند که اگر به خودی خود اتفاق بیافتند هیچ گونه اثری نخواهند داشت، در حالی که ممکن است همان موارد سازمان را با خطر مدهای خرابی بسیار جدی‌تر رو به رو کنند.

اگر هیچ یک از این مدهای خرابی پیش‌بینی یا پیش‌گیری نشوند، زمان و تلاشی که لازم است برای تصحیح آن‌ها صرف شود بر سازمان نیز اثر می‌گذارد؛ زیرا تعمیر آن‌ها باعث مصرف منابعی می‌شود که ممکن است در جاهای دیگر استفاده بسیار بهتری داشته باشند.

ماهیت و شدت این اثرات، روشی که با هر مد خرابی از سوی سازمان مشاهده می‌شود را کنترل می‌کند. تاثیر خاص هر مورد یا به عبارت دیگر جنبه اهمیت هر مد خرابی به زمینه عملیاتی دارایی، استانداردهای کارایی که بر هر وظیفه اعمال می‌شوند و اثرات فیزیکی هر مد خرابی بستگی دارد. 

این ترکیب زمینه، استاندارها و اثرات به این معناست که هر مد خرابی یک سری عواقب خاص مرتبط با خودش را دارد. اگر عواقب خیلی شدید باشند در آن صورت تلاش قابل ملاحظه‌ای برای جلوگیری از مد خرابی یا حداقل پیش‌بینی زودهنگام آن به منظور کاهش یا از بین بردن عواقب آن انجام خواهد شد. از سوی دیگر، اگر مد خرابی تنها عواقب جزئی داشته باشد، ممکن است که هیچ اقدام پیشگیرانه‌ای صورت نپذیرد و به شکل ساده هر زمان که مد خرابی رخ دهد، اصلاح شود.

این بدین معناست که عواقب مدهای خرابی بسیار مهم‌تر از ویژگی‌های فنی آن‌هاست ، بنابراین ایده مدیریت خرابی، خیلی درباره پیش‌بینی و یا پیش‌گیری مدهای خرابی نمی‌باشد، بلکه بیشتر درباره جلوگیری از عواقب خرابی و یا کاهش آن‌ها است.

در ادامه این بخش به معیارهایی می‌پردازیم که برای ارزیابی عواقب مدهای خرابی مورد استفاده قرار می‌گیرد و در نتیجه آن تصمیم می‌گیریم که آیا هیچ یک از انواع مدیریت خرابی ارزش انجام را دارد یا خیر؟ این عواقب به چهار دسته در دو سطح تقسیم شده‌اند. اولین سطح خرابی‌های آشکار را از خرابی‌های پنهان جدا می‌سازد.

1-1-1- خرابی‌های پنهان و آشکار

فرآیند دسته بندی عواقب می‌بایست مدهای خرابی پنهان را از مدهای خرابی آشکار جدا سازد.

برخی مدهای خرابی به گونه ای اتفاق می‌افتند که هیچ کس نمی‌داند که آیتم مورد نظر در مد خرابی قرار دارد، مگر آنکه خرابی دیگری نیز اتفاق بیافتد. این موارد به عنوان خرابی پنهان شناخته می‌شوند. یک خرابی پنهان، مد خرابی است که اثرات آن بر خدمه عملیاتی در شرایط معمول، در صورتی که مد خرابی خود به خود اتفاق افتاده باشد، آشکار نخواهد شد. بالعکس یک خرابی آشکار مد خرابی است که اثرات آن بر خدمه عملیاتی در شرایط معمول، در صورتی که مد خرابی خود به خود اتفاق افتاده باشد، آشکار خواهد شد.

روش RCM برای ارزیابی نتایج خرابی با جداسازی خرابی‌های پنهان از خرابی‌های آشکار آغاز می‌شود. خرابی‌های پنهان مسئول بیش از نیمی از مدهای خرابی هستند که می‌توانند بر تجهیزات مدرن اثر بگذارند، بنابراین لازم است که با آن‌ها با دقت برخورد شود. در زیر ارتباط میان خرابی‌های پنهان و محافظت توضیح داده شده و مفهوم خرابی چندگانه معرفی میگردد.

خرابی‌های پنهان و محافظت: وظیفه هر نوع حفاظت حصول اطمینان از این است که نتایج خرابی وظیفه حفاظت شونده بسیار کمتر از حالتی است که بدون حفاظت باشد؛ بنابراین هر عمل حفاظتی در حقیقت بخشی از یک سیستم با حداقل دو قسمت است:

الف. وظیفه حفاظت کننده

ب. وظیفه حفاظت شونده

وجود چنین سیستم‌هایی دو سری امکان خرابی را منوط به اینکه آیا خرابی محافظت آشکار است یا خیر ایجاد می‌کند. مفاهیم هر یک از آن‌ها در زیر مطرح شده است و با دستگاه‌هایی که خرابی آن‌ها آشکار است آغاز می‌شود.

1-1-1-1- خرابی‌های آشکار وظایف حفاظت کننده

یک خرابی آشکار وظیفه حفاظت کننده جایی است که اثرات مد خرابی خود به خود بر خدمه عملیاتی تحت شرایط معمولی آشکار می‌شود. وجود چنین مدهای خرابی سه سناریو ممکن در هر دوره‌ای را به شکل زیر ایجاد می‌کند:

اولین امکان این است که نه وظیفه حفاظت کننده و نه وظیفه حفاظت شونده خراب نشوند. در چنین مواردی همه چیز طبق معمول پیش می‌رود.

دومین امکان این است که وظیفه حفاظت شونده پیش از وظیفه حفاظت کننده خراب شود. در چنین مواردی وظیفه حفاظت کننده کار خود را انجام داده و با توجه به نوع و ماهیت وظیفه حفاظت، نتایج خرابی وظیفه حفاظت شونده کاهش یافته یا از بین می‌روند.

سومین امکان این است که وظیفه حفاظت کننده پیش از وظیفه حفاظت شونده خراب شود. از آنجایی که این خرابی آشکار است، فقدان حفاظت ظاهر می گردد، در این شرایط احتمال خرابی وظیفه حفاظت شونده در حالی که وظیفه حفاظت کننده در حالت خرابی قرار دارد ، از طریق متوقف کردن وظیفه حفاظت شونده یا مهیا کردن حفاظت جایگزین تا زمانی که وظیفه حفاظت کننده خراب شده بازسازی شود، تقریبا از بین می رود (شکل 1). این بدان معناست که نتایج خرابی آشکار یک وظیفه حفاظت کننده، همان طور که گفته خواهد شد، معمولا به دو دسته ” عملیاتی ” و ” غیر عملیاتی ” تقسیم می‌شوند.

 11

شکل 1: خرابی‌ آشکار از وظیفه محافظت کننده

1-1-1-2- وظایف حفاظت کننده ای که خرابی آن‌ها آشکار نیست با سوال زیر می‌توان خرابی‌های پنهان آن را تشخیص داد.

” آیا هیچ یک از اثرات این مد خرابی در شرایط عادی، در صورتی که مد خرابی تنها خود رخ داده باشد، بر خدمه عملیاتی آشکار می‌شود؟ “

اگر پاسخ به این سوال منفی باشد، مد خرابی پنهان است. اگر پاسخ مثبت باشد، مد خرابی آشکار است. توجه داشته باشید که در این متن ” تنها خود ” به معنای این است که هیچ چیز دیگری خراب نشده است. همچنین توجه داشته باشید که در این مرحله از آنالیز ما فرض می‌کنیم که هیچ تلاشی جهت بررسی اینکه آیا وظیفه مربوطه همچنان کار می‌کند یا خیر انجام نمی‌شود. به این دلیل که چنین بررسی شکلی از یک نگهداری برنامه‌ریزی شده است و هدف تجزیه و تحلیل این است که دریابیم آیا چنین نگهداری ضروری است یا نه.

اگر چنین مد خرابی رخ دهد این حقیقت که حفاظت قادر به انجام وظیفه مورد نظر خود نمی‌باشد تحت شرایط عادی مشخص نخواهد شد. وجود چنین مدهای خرابی چهار حالت ممکن را در هر دوره‌ای ایجاد می‌کند که دو حالت از آن‌ها در مورد خرابی‌های آشکار وظایف حفاظت کننده نیز اعمال می‌شوند. اولین آن، جایی است که هیچ وظیفه ای خراب نمی‌شود، در این حالت همه چیز به حالت عادی مانند قبل پیش می‌رود.

امکان دوم این است که وظیفه حفاظت شونده زمانی خراب شود که حفاظت هنوز کار می‌کند. در این حالت وظیفه حفاظت کننده همچنان وظایف خویش را انجام می‌دهد؛ بنابراین نتایج خرابی وظیفه حفاظت شونده مجددا کاهش یافته یا به کلی از بین خواهد رفت.

سومین امکان این است که وظیفه حفاظت کننده در حالی که وظیفه حفاظت شونده هنوز کار می‌کند، خراب شود. در این حالت فقدان وظیفه حفاظت کننده هیچ عواقب مستقیمی ندارد. در حقیقت هیچ شخصی حتی نمی‌داند که وظیفه حفاظت کننده در مد خرابی است.

چهارمین امکان در طول هر چرخه این است که وظیفه حفاظت کننده خراب شود، سپس وظیفه حفاظت شونده در حالی که وظیفه حفاظت کننده در حالت خرابی قرار دارد، خراب شود. این شرایط به عنوان خرابی چندگانه شناخته می‌شود. این یک احتمال حقیقی است چرا که خرابی وظیفه حفاظت کننده آشکار نیست؛ بنابراین هیچ شخصی از نیاز به اقدام اصلاحی یا جایگزینی به منظور اجتناب از خرابی چندگانه آگاه نخواهد شد.

سلسله رویدادهایی که منجر به خرابی چندگانه می‌شوند در شکل 2 نشان داده شده‌اند.

 22

 شکل 2: خرابی‌ پنهان از وظیفه محافظت کننده

1-1-2- عواقب ایمنی، زیست محیطی، عملیاتی و غیر عملیاتی

فرآیند دسته بندی عواقب باید وقایعی (مدهای خرابی و خرابی‌های چندگانه) که عواقب ایمنی یا زیست محیطی دارند را از آن‌هایی که تنها عواقب اقتصادی (عواقب عملیاتی و غیر عملیاتی) دارند به روشنی تفکیک نماید.

تذکر- در این بخش خرابی به یک مد خرابی یا خرابی چندگانه مربوط می‌شود.

1-1-2-1- عواقب ایمنی

یک خرابی در صورتی که این احتمال غیرقابل‌قبول وجود داشته باشد که بتواند به بشر صدمه بزند یا منجر به مرگ وی شود عواقب ایمنی دارد.

1-1-2-2- عواقب زیست‌محیطی

در سطحی دیگر، کلمه ” ایمنی ” به ایمنی جامعه باز می‌گردد. چنین خرابی‌هایی تمایل دارند تا با عنوان مسائل ” زیست‌محیطی ” دسته‌بندی شوند. انتظارات جامعه شکل استانداردهای زیست‌محیطی شهری، منطقه‌ای و ملی به خود می‌گیرد. برخی سازمان‌ها نیز استانداردهای شرکتی سخت‌تری دارند. در نتیجه یک خرابی در صورتی که این احتمال غیرقابل‌تحمل وجود داشته باشد که هر یک از استانداردها یا قوانین زیست‌محیطی شناخته‌شده را نقض کند، عواقب زیست‌محیطی دارد.

1-1-2-3- عواقب عملیاتی

وظیفه اولیه اکثر تجهیزات در تجارت و صنعت معمولاً یا بدست آوردن سود و یا پشتیبانی از فعالیت‌های سودآور در ارتباط است. خرابی‌هایی که بر وظایف اولیه این دارایی‌ها اثر می‌گذارند، بر قابلیت سوددهی سازمان اثرگذار هستند. مقدار و اهمیت این اثرات به مقدار استفاده از تجهیزات و میزان دسترسی به جایگزین‌ها بستگی دارد. اگر چه تقریباً در کلیه موارد هزینه این اثرات بیشتر و اغلب بسیار بیشتر از هزینه تعمیر خرابی‌ها است و لازم است این هزینه‌ها در هنگام ارزیابی میزان مقرون به صرفه بودن هر سیاست مدیریت خرابی در نظر گرفته شود. در مجموع خرابی‌ها به چهار طریق بر وظایف تأثیر می‌گذارند.

الف. بر تولید و بازده کلی اثر می‌گذارند.

ب. بر کیفیت محصولات اثر می‌گذارند.

ج. بر خدمات مشتری اثر می‌گذارند.

د. هزینه‌های عملیاتی را علاوه بر هزینه‌های مستقیم تعمیر افزایش می‌دهند.

در تشکیلات غیرانتفاعی مانند تعهدات نظامی، بسیاری از خرابی‌ها بر توانایی سازمان در به انجام رساندن وظیفه اولیه خود نیز اثر گذاشته و گاهی نتایج ویران‌کننده‌ای دارند. اگرچه ممکن است پرداخت هزینه‌های خرابی در یک درگیری و یا حتی جنگ دشوار باشد اما خرابی‌هایی که بر توانایی‌های عملیاتی اثر می‌گذارند مفاهیم اقتصادی دارند. اگر آن‌ها به صورت مکرر رخ دهند، ممکن است نیاز باشد تا 60 تانک جنگی را به جای 50 تانک و 6 ناو هواپیما بر را به جای 5 ناو قرار دهیم. رفع اشکالات در این مقیاس می‌تواند بسیار پر هزینه شود.

به همین دلیل اگر یک خرابی آشکار تهدیدی برای ایمنی یا محیط‌زیست محسوب نشود، فرآیند RCM بعد از آن بر عواقب عملیاتی خرابی تمرکز می‌کند.

به دلیل اینکه این عواقب ماهیت اقتصادی دارند، معمولاً با اصطلاحات اقتصادی ارزیابی می‌شوند. با این حال در موارد شدیدتر، مانند ناکامی در جنگ، ممکن است لازم باشد هزینه بر اساس مقادیر کیفی ارزیابی شود. در عمل، اثر اقتصادی کلی هر خرابی که عواقب عملیاتی دارد به دو عامل بستگی دارد:

الف. هر بار که خرابی رخ می‌دهد بر اساس اثراتش بر توان عملیاتی به علاوه هزینه‌های تعمیر خرابی و صدمه ثانویه) چه مقدار هزینه دارد.

ب. اغلب چند بار اتفاق می‌افتد.

1-1-2-4- عواقب غیرعملیاتی

عواقب یک خرابی آشکار که هیچ اثر سوئی بر ایمنی، محیط‌زیست یا توان عملیاتی ندارد به عنوان عواقب غیرعملیاتی دسته‌بندی می‌شود. تنها عواقب مربوط به این خرابی‌ها هزینه‌های مستقیم تعمیر خود خرابی و هر صدمه ثانویه آن است؛ بنابراین این عواقب نیز اقتصادی هستند.

1-1-3- RCM و قوانین ایمنی

مسئله مهمی که همیشه ذهن ها رو به خود درگیر کرده است در مورد رابطه بینRCM  و کارهای تعریف‌شده به وسیله ناظران تنظیم‌کننده می باشد.

اغلب قوانین حاکم بر ایمنی صرفاً خواستار این هستند که استفاده ‌کنندگان هر آنچه که به منظور حصول اطمینان از ایمن بودن دارایی لازم است را انجام می‌دهند. این امر منجر به تاکید فزاینده سریعی بر مفهوم رد ممیزی می‌شود که اساساً نیازمند آن است که استفاده‌کننده دارایی بتواند شواهد مستندی فراهم کند که دلایل و اساس منطقی و مستدلی برای برنامه‌های نگهداری آنان وجود دارد. در اکثر مواقع RCM می‌تواند کاملاً به این نیاز پاسخ دهد.

اگرچه برخی قوانین نیازمند آن است که کارهای خاصی بر روی انواع خاصی از تجهیزات در فواصل مشخصی انجام شود. اغلب اتفاق می‌افتد که فرآیند RCM، کار یا فواصل متفاوتی را توصیه کند و در اغلب این موارد کار حاصله RCM یک سیاست مدیریت خرابی ممتاز است. با این حال در چنین مواردی عاقلانه است که به انجام کاری که قانون‌مند مشخص‌شده ادامه داده و تغییرات پیشنهادی را با مسئولان ذی‌صلاح قانونی در میان بگذاریم.

1-2-  ارزیابی نتایج خرابی[3]

ارزیابی نتایج خرابی باید به گونه‌ای انجام گیرد که گویی هیچ کار خاصی اخیراً در جهت پیش‌بینی، پیش‌گیری و تشخیص خرابی انجام نشده است.

 

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.


[1] Failure Consequence Categories

[2] Consequence Categories

[3] Assessing Failure Consequences

اثرات خرابی

سوال چهارم RCM2 چیست ؟ (اثرات خرابی)

rcm-failure effect

 

 

1- اثرات خرابی[1]

یک فرآیند RCM  که مطابق با SAE JA 1011 باشد پس از مشخص کردن مد خرابی این سوال را مطرح می‌کند که هنگام وقوع یک خرابی چه اتفاقی می‌افتد (اثرات خرابی). در این بخش به بحث درباره دو مولفه کلیدی زیر که مربوط به اثرات خرابی می‌باشند می‌پردازیم.

الف. مفروضات اساسی

ب. اطلاعات مورد نیاز

1-1- مفروضات اساسی[2]

اثرات خرابی می‌بایست آنچه را که در صورت انجام ندادن هیچ عمل خاصی در راستای پیش‌بینی، پیش‌گیری یا تشخیص خرابی به وقوع خواهد پیوست را شرح دهد.

در شرح اثر خرابی توضیح داده می‌شود که در صورت وقوع یک مد خرابی چه اتفاقی خواهد افتاد. توجه داشته باشید که RCM  تمایز روشنی میان یک اثر خرابی “آنچه اتفاق می‌افتد” و نتایج خرابی “چگونه و چه میزان مد خرابی اهمیت دارد” قائل است.

شرح اثرات خرابی برای ارزیابی عواقب هر مد خرابی مورد استفاده قرار می‌گیرد و نیز اطلاعات اساسی مورد نیاز برای تصمیم‌گیری درباره اینکه کدام سیاست مدیریت خرابی می‌بایست برای جلوگیری، حذف یا به حداقل رساندن این عواقب به کار گرفته شود تا رضایت مالکان یا استفاده کنندگان دارایی حاصل شود را فراهم می‌کند.

گزینه‌های اصلی سیاست مدیریت خرابی شامل کارهای نگهداری و تعمیرات کنش گرایانه “نگهداری و تعمیرات مبتنی بر شرایط، بازیابی برنامه‌ریزی شده، تعویض برنامه‌ریزی شده” به همراه تکرارهای مربوطه می باشد. اگر می‌خواهیم این امور را به درستی تشخیص دهیم لازم است فرض کنیم که در تعیین مدهای خرابی و اثرات مربوطه آن، هیچ نگهداری و تعمیرات کنش گرایانه‌ای صورت نگرفته است به عبارت دیگر، برای شروع از پایه لازم است فرض کنیم که در حقیقت مد خرابی موجب خرابی وظیفه ای مربوطه شده است. مدهای خرابی می‌بایست شرح داده شوند و شرح اثر خرابی می‌بایست بر اساس آن مکتوب گردد.

1-2- اطلاعات لازم[3]

اثرات خرابی می‌بایست شامل کلیه اطلاعات لازم جهت پشتیبانی از ارزیابی نتایج خرابی باشد. برای مثال موارد زیر را می‌توان نام برد:

الف. چه چیزی نشان می‌دهد که خرابی در رخ داده است (در موارد وظایف پنهان، در صورت رخداد خرابی چندگانه چه اتفاقی می‌افتد)

ب. چه اتفاقی می‌افتد که باعث مرگ یا صدمه زدن به شخصی می شود یا باعث ایجاد اثر سوء بر محیط زیست می شود.

ج. چه اتفاقی می‌افتد که باعث ایجاد اثر سوء بر تولید یا عملیات می شود.

د. خرابی موجب چه صدمه فیزیکی می‌شود.

ه. چه کاری می‌بایست برای بازیابی وظیفه سیستم پس از رخداد خرابی انجام داد.

1-2-1- شواهد وقوع خرابی

وضعیت نتایج خرابی باید تشریح کند که آیا مدرکی وجود دارد که نشان دهد مد خرابی مورد نظر خود به خود رخ داده است یا نه؟ اگر چنین است ، این مدرک برای چه چیزی باید ارائه گردد؟  مثلا باید ذکر کند که آیا رفتار تجهیزات ( مانند چراغ‌های هشدار، زنگ هشدار، تغییر در میزان سرعت یا صدا و …) به شکل قابل توجهی در نتیجه رخداد مد خرابی تغییر می‌کند یا خیر؟ و نیز باید شرح دهد که آیا مد خرابی با اثرات فیزیکی قابل مشاهده مانند صداهای بلند، آتش، دود، بخار، بوهای غیر طبیعی یا انتشار مایع روی کف همراه است یا خیر؟

هنگام برخورد با مساله حفاظت، اثر خرابی باید به صورت خلاصه تشریح کند که در صورتی که وظیفه حفاظت کننده به علت خرابی وسیله حفاظت عمل نکند چه اتفاقی می‌افتد؟

1-2-2- تهدید ایمنی یا محیط زیست: در صورتی که به عنوان نتیجه مستقیم یک مد خرابی این امکان وجود داشته باشد که شخصی صدمه ببیند، فوت کند یا یک استاندارد یا قانون زیست محیطی نقض شود، اثر زیست محیطی می‌بایست شرح دهد که این اتفاق چطور می‌تواند رخ دهد.

برای مثال موارد زیر را می‌توان نام برد:

الف. افزایش خطر حریق یا انفجار

ب. رها شدن مواد شیمیایی خطرناک

ج. مرگ در اثر برق گرفتگی

د. تصادفات وسایل نقلیه و خروج ترن‌ها از ریل

ه. ورود آلودگی به داخل مواد غذایی یا دارویی

و. قرار گرفتن در معرض لبه‌های تیز یا ماشین آلات در حال حرکت

در هنگام ذکر این اثرات باید توجه داشت که نگوییم که مد خرابی “عواقب ایمنی دارد” یا “بر محیط زیست اثر می‌گذارد”، بلکه خیلی ساده آنچه را که اتفاق افتاده را شرح دهیم و ارزیابی عواقب را به مرحله بعدی فرآیند RCM بسپاریم.

1-2-3- تاثیر بر تولیدات یا عملیات: تشریح اثر خرابی می‌بایست نشان دهد که تولیدات یا عملیات چگونه و برای چه مدت زمانی متاثر شده‌اند . در این مورد باید مسائل زیر در نظر گرفته شود:

الف. زمان خرابی: دارایی چه مدت زمانی را به خاطر این مد خرابی خارج از سرویس خواهد بود؟ به منظور اطمینان از اینکه برنامه مدیریت خرابی به صورت منطقی محافظه کارانه است از لحظه‌ای که دارایی خراب می‌شود تا زمانی که مجددا به صورت کامل شروع به کار می‌کند باید فرض کنیم که مد خرابی در بدترین شرایط رخ داده است.

ب. سرعت عملیات: آیا تجهیزات به دلیل مد خرابی کند شده‌اند و اگر چنین است میزان آن چقدر است؟

ج. کیفیت: آیا مد خرابی بر کیفیت کارایی وظیفه تاثیر می‌گذارد؟ با چه عملی این را نمایش می دهد؟ مانند دقت و صحت سیستم‌های کنترل و راهنما، پارامترهای کیفیت محصول و حتی مسائل خدمات مشتری. همچنین شرح اثر خرابی می‌بایست نشان دهد که آیا مد خرابی میزان رد یا ضایعات را افزایش می‌دهد یا خیر؟ باعث ناکامی ماموریت می‌شود یا خیر؟ موجب جریمه‌های مالی پیمانی قابل توجه می‌شود یا خیر؟

د. سیستم‌های دیگر: آیا تجهیزات یا سیستم‌های دیگر باید متوقف شوند؟ یا کند شوند؟ در غیر این صورت تحت تاثیر مد خرابی قرار می‌گیرند یا خیر؟

ه. هزینه‌های کلی عملیاتی: آیا مد خرابی باعث افزایش در هزینه‌های عملیاتی، مانند افزایش مصرف انرژی یا اصطکاک بیش از اندازه مواد فرآیند می‌شود؟

1-2-4- صدمه ثانویه: در صورتی که مد خرابی مورد نظر به مولفه‌ها یا سیستم‌های دیگر صدمه قابل توجهی وارد کند، اثرات این صدمات ثانویه نیز می‌بایست ثبت شود.

1-2-5- کارهای اصلاحی مورد نیاز: تشریح اثرات خرابی می‌بایست شامل توصیف کوتاهی در مورد کارهایی باشد که برای اصلاح مد خرابی، پس از وقوع آن مورد نیاز است.

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.

 

[1] Failure Effects

[2] Basic Assumptions

[3] Information Needed

مدهای خرابی

سوال سوم RCM2 از نگاه SAE JA 1011 , SAE JA 1012 چیست؟ (مدهای خرابی)

RCM

 

1– مدهای خرابی[1]

یک فرآیند RCM که مطابق با SAE JA 1011 باشد در مرحله بعد این پرسش را مطرح می‌کند: ” چه چیزی موجب خرابی وظیفه ای می‌شود (مدهای خرابی)؟ ” در این بخش به بحث درباره پنج مولفه کلیدی زیر می‌پردازیم که مربوط به مدهای خرابی می باشد.

  i.    تعریف مدهای خرابی

  ii.    مشخص کردن منظور عبارت ” احتمال منطقی “

  iii.    سطوح علت و معلول

  iv.    منابع اطلاعاتی

  v.     انواع مدهای خرابی

1-1- تعریف مدهای خرابی[2]

کلیه مدهای خرابی که منطقاً وقوع آن‌ها محتمل است می‌بایست تعریف شوند.

در بخش قبل گفته شد که RCM میان وضعیت خرابی دارایی (خرابی وظیفه ای) و وقایعی که موجب وضعیت های خرابی می‌شوند (مدهای خرابی) تمایز قائل است. چرا که مشخص کردن دلایل خرابی تا زمانی که مشخص نکنیم منظور از کلمه ” خرابی” دقیقاً چه است، غیر ممکن است. فرآیند RCM خرابی های وظیفه ای را پیش از مدهای خرابی مشخص می‌کند. در شکل 3 روشی که معمولا از طریق آن، این امر مستند می‌شود برای وظیفه اولیه پمپی که در شکل 1 آمده است نشان داده شده است. شکل 3 که وظایف، خرابی‌های وظیفه ای و مدهای خرابی یک دارایی را ذکر می‌کند، تقریباً کلیه مولفه‌های یک مد خرابی و تجزیه و تحلیل اثر (FMEA) آن را نشان می‌دهد. اثرات هر مد خرابی در گام‌های بعدی ذکر شده‌اند.

شکل 1 وظیفه یک پمپ

شکل 3 همچنین نشان می‌دهد که شرح یک مد خرابی حداقل می‌بایست دارای یک اسم و یک فعل باشد. این توصیف باید جزئیات کافی برای امکان انتخاب سیاست مدیریت خرابی مناسب را داشته باشد، اما نه آن قدر مشروح که مقدار زمان زیادی برای تجزیه و تحلیل خود فرآیند تلف شود.

افعالی که برای توصیف مد خرابی انتخاب می‌شود باید با دقت بالایی انتخاب شود چرا که تأثیر شدیدی بر فرآیند انتخاب سیاست مدیریت خرابی دارد. برای مثال، افعالی مانند “خرابی” یا “شکست” یا “سوء­ عملکرد” می‌بایست با احتیاط استفاده شوند؛ زیرا درباره آنچه ممکن است راه حل مناسب مدیریت مد خرابی باشد ، نشانه‌های کمی در اختیار می‌گذارند و یا اصلاً نشانه‌ای به ما نمی‌دهند. استفاده از افعال خاص‌تر انتخاب از میان طیف گسترده گزینه‌های مدیریت خرابی را میسر می‌سازد.

برای مثال مد خرابی 1A4 در شکل 3 ممکن است به صورت ” خرابی کوپلینگ ” تعبیر شده باشد. چنین عبارتی هیچ سر نخی درباره آنچه ممکن است برای پیش‌بینی یا جلوگیری از مد خرابی انجام شود به ما نمی‌دهد. اگر بگوییم پیچ‌های اتصال شل می‌شود یا مراکز اتصال به دلیل پوسیدگی قطع می‌شود آن وقت تشخیص یک عمل کنش گرایانه بسیار آسان‌تر خواهد بود.

 

شکل 3 مدهای خرابی پمپ 

شکل 3: مدهای خرابی پمپ

برای شیرها، کلیدها و تجهیزات مشابه، توصیف مد خرابی می‌بایست مشخص کند که دلیل از دست دادن وظیفه ، عدم کارکرد تجهیز در باز کردن بوده یا در عدم کارکرد تجهیز در بستن.

عبارت ” شیر بر اثر گرفتگی بسته شده ” بیشتر از عبارت ” شیر دچار گرفتگی شده ” به ما اطلاعات می‌دهد. علاوه بر این، هدف از تعریف مدهای خرابی، تشخیص علت خرابی وظیفه ای است تا راهی برای پیش‌بینی یا پیش‌گیری از آن پیدا شود. در نتیجه ممکن است گاهی لازم باشد این مرحله اضافی را انجام دهیم، مانند مورد ” شیر بر اثر گرفتگی بسته شده که به خاطر زنگ زدگی پیچ آن می باشد “. در این زمینه، استفاده از کلمه ” زنگ زدگی ” نشان می‌دهد که شاید بهتر باشد مدیریت خرابی را بر روی تلاش برای شناسایی و کنترل زنگ زدگی متمرکز کنیم.

1-2- مشخص کردن معنای عبارت احتمال منطقی[3]

روش تصمیم گیری درباره اینکه چه دلایلی باعث رخداد یک مد خرابی می شوند، باید برای مالک یا استفاده کننده از دارایی قابل قبول باشد.

 

در بخش قبل بیان شد که ، کلیه مدهای خرابی که از نظر منطقی احتمال دارد موجب رخداد هرگونه خرابی وظیفه ای شوند، می‌بایست مشخص گردند. احتمال به معنی رسیدن به معقولیت می باشد ، زمانی که توسط افراد آگاه و آموزش دیده بکار برده می‌شود. در این استاندارد اغلب به جای ” منطقی ” از عبارت ” معتبر ” استفاده می‌شود.

اگر افرادی که برای استفاده از RCM آموزش دیده‌اند و کسانی که در زمینه عملیاتی دارایی آگاهی دارند توافق کنند که احتمال وقوع یک مد خرابی خاص به شکل قابل توجهی بالا می‌باشد به نحوی که نیاز به تجزیه و به تحلیل‌ آینده آن دارایی بوجود آید، در آن صورت مد خرابی می‌بایست ذکر شود.

گاهی تصمیم گیری در مورد اینکه آیا مد خرابی می‌بایست ذکر شود یا خیر در عمل بسیار دشوار است. این مسئله هم به احتمال وقوع و هم به سطح جزئیات مورد استفاده در توصیف مدهای خرابی مرتبط است. تعداد کم مدهای خرابی یا جزئیات کم گاهی به تحلیل ظاهری و گاهی تحلیل خطرناک منجر می‌شود. تعداد مدهای زیاد با جزئیات فراوان باعث می‌شود تا کل فرآیند RCM بیش از آنچه لازم است به طول انجامد. در موارد سخت این امر می‌تواند باعث شود که فرآیند دو یا حتی سه برابر بیش از مدت زمان لازم طول بکشد ،پدیده ای که با عنوان تحلیل ناقص شناخته می‌شود و نیز ممکن است منجر به برنامه‌های نگهداری بسیار طاقت فرسا گردد. در مواقعی که ممکن است درباره آنچه مستدل می باشد مخالفت یا شک وجود داشته باشد، تصمیم نهایی می‌بایست از سوی سازمان مالک یا استفاده کننده دارایی اخذ گردد تا در صورت وقوع خرابی، سازمان مالک یا استفاده کننده مسئول نهایی عواقب مد خرابی باشد. توجه داشته باشید که تصمیم به ذکر یک مد خرابی می‌بایست با در نظر گرفتن عواقب آن انجام گردد. اگر احتمال برود که عواقب بسیار شدید باشند در آن صورت باید مدهای خرابی با احتمال کمتر لیست گردیده و مورد تجزیه و تحلیل بیشتر قرار گیرند.

برای مثال اگر پمپی که در شکل 3 توصیف شد در یک کارخانه مواد غذایی یا کارخانه مونتاژ خودرو نصب می‌شد مد خرابی (شکستگی پوسته بدلیل سقوط شی از آسمان) بدلیل اینکه کاملاً غیر محتمل است فورا منتفی خواهد شد با این حال اگر پمپ مشابه ای به عنوان پمپ خنک کننده اولیه در یک راکتور هسته‌ای در نیروگاه برق تجاری باشد، این مد خرابی بیشتر احتمال دارد جدی گرفته شود حتی اگر همچنان غیر محتمل باشد. استراتژی های مدیریت خرابی مناسب ممکن است هواپیما را از پرواز بر روی کارخانجات منع کند، یا سقفی را طراحی کند که بتواند در برابر سقوط هواپیما مقاومت کند این مسئله تنها یک حدس و گمان ساده نیست و البته معمولا هر دو سیاست در نیروگاه‌های هسته ای در نظر گرفته می‌شوند.

1-3- سطوح علت[4]

مدهای خرابی می‌بایست در سطحی از علت مشخص گردند که امکان تعیین سیاست مدیریت خرابی مناسب ممکن باشد.

در بخش قبل گفته شد که مدهای خرابی می‌بایست با جزئیات کافی به منظور انتخاب سیاست مدیریت خرابی مناسب شرح داده شوند، اما نه آن قدر مفصل که مقدار زمان زیادی را در خود فرایند تجزیه و تحلیل تلف شود.

مقدار جزئیاتی که مدهای خرابی باید در آن سطح تشریح گردند در شکل 4 نشان داده شده است که بر اساس پمپی است که وظایف و خرابی‌های وظیفه ای آن در شکل 3 شرح داده شد. شکل 4 برخی مدهای خرابی را که ممکن است باعث خرابی وظیفه ای شوند مانند عدم توانایی در انتقال آب را نشان می‌دهد. در این مثال این مدهای خرابی در 7 مرحله در نظر گرفته می‌شود که با خرابی پمپ به عنوان یک مجموعه کلی آغاز می‌شود.

اولین نکته‌ای که در این مثال مشخص می‌شود ارتباط میان سطح جزئیات و تعداد مدهای خرابی ذکر شده است. این مثال نشان می‌دهد که هر چه کنکاش در یک FMEA بیشتر باشد تعداد مدهای خرابی که می‌توان ذکر کرد بیشتر می‌شود. برای مثال، 3 مد خرابی برای پمپ در مرحله 3 شکل 4 آمده است در حالی که در مرحله 6 تعداد آن 20 مورد می باشد.

نکته دیگری که از شکل 4 بدست می‌آید علل ریشه‌ای است که در زیر بحث می‌شود.

 شکل 4 مدهای خرابی در سطوح مختلفی از جزییات

شکل 4: مدهای خرابی در سطوح مختلفی از جزییات

1-3-1- علل ریشه‌ای

اصطلاح علل ریشه‌ای اغلب در ارتباط با تجزیه و تحلیل خرابی‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد و نشان می‌دهد که تنها در صورتی می‌توان به یک علت قطعی و نهایی دست یافت که به قدر کافی کنکاش کرده باشیم. در حقیقت انجام این امر نه تنها بسیار دشوار است بلکه معمولا غیر ضروری نیز می باشد.

برای مثال در شکل 4، مد خرابی “مهره پروانه شل شده است” در سطح 4 ذکر شده که به ترتیب به خاطر “ترک خوردن مهره پروانه” در مرحله 5 ایجاد شده است. اگر یک مرحله پایین‌تر برویم این ترک ممکن است به دلیل “بیش از حد محکم شدن مهره پروانه” در مرحله 6 ایجاد شده باشد که ممکن است به دلیل خطا در مونتاژ  در مرحله 7 اتفاق افتاده باشد. خطا در مونتاژ ممکن است به این دلیل اتفاق افتاده باشد که حواس تکنیسین پرت شده است (مرحله 8). تکنسین ممکن است به دلیل بیماری فرزندش تمرکز کافی نداشته باشد (مرحله 9). این مد خرابی ممکن است به این دلیل اتفاق افتاده باشد که کودک در رستوران غذای نامناسبی خورده است (مرحله 10).

واضح است که این فرآیند کنکاش تقریبا می‌تواند برای همیشه ادامه یابد ، فراتر از حدی که سازمان مسئول عملیات دارایی و نگهداری وتعمیرات دارایی، کنترلی بر مدهای خرابی داشته باشد. به همین خاطر است که SAE JA 1011 برای فرآیند RCM نیازمند است که مدهای خرابی را در سطحی از عوامل مشخص کند که تشخیص سیاست مدیریت خرابی مناسب را امکان پذیر سازد. این مرحله در مدهای خرابی مختلف، متغیر خواهد بود. ممکن است برخی مدهای خرابی در مرحله 3 مشخص ، برخی دیگر در مرحله 5 و مابقی در مراحل دیگر مشخص گردند.

توجه داشته باشید که مدهای خرابی که در شکل 4 نشان داده شده‌اند ممکن است در زمینه‌ای دیگر از آنچه برای شکل 4 استفاده شده از نظر منطقی محتمل نباشند. در آن صورت هیچ دلیلی برای اشاره به آن‌ها وجود ندارد و برعکس آن مدهای خرابی که در شکل 4 نشان داده نشده‌اند اما از نظر منطقی احتمال وقوع آن‌ها در آن زمینه وجود دارد، ممکن است به لیست اضافه شوند. همچنین در نظر داشته باشید که مدهای خرابی که در شکل 4 آمده‌اند تنها در مورد خرابی وظیفه ای و عدم توانایی در انتقال آب است. شکل 4 مدهای خرابی را که موجب خرابی های وظیفه ای دیگر مانند نبود حفاظت و یا نبود کنترل است را نشان نمی‌دهد.

1-4- منابع اطلاعات در مورد مدهای خرابی[5]

فهرست مدهای خرابی می‌بایست شامل مدهای خرابی باشد که قبلا رخ داده‌اند ، مدهای خرابی که در حال حاضر با برنامه‌های نگهداری و تعمیرات موجود جلوگیری می شوند و نیز مدهای خرابی که هنوز رخ نداده‌اند اما گمان می‌رود که از نظر منطقی در آن زمینه محتمل باشند.

مدهای خرابی که قبلا در دارایی یکسان یا مشابه ای رخ داده‌اند آشکارترین مواردی هستند که در فهرست مدهای خرابی قرار می‌گیرند، مگر آنکه این مدهای خرابی به گونه‌ای تغییر کنند که امکان وقوع مجدد آن‌ها از بین برود. منابع اطلاعاتی این مدهای خرابی شامل افرادی است که دارایی را به خوبی می‌شناسند و نیز سابقه فنی و بانک اطلاعاتی دارند (اپراتورها، تعمیرکاران، فروشندگان تجهیزات یا استفاده کنندگان تجهیزات مشابه).

مدهای خرابی که موضوع روتین‌های نگهداری و تعمیرات پیش اقدامانه موجود می‌باشند، می‌بایست در فهرست مدهای خرابی گنجانده شوند. یکی از راه‌های اطمینان از اینکه هیچ یک از این مدهای خرابی نادیده گرفته نشده این است که برنامه‌های نگهداری موجود را در مورد دارایی‌های یکسان و یا مشابه بررسی کرده و این سوال را مطرح کنیم که ” در صورت انجام نشدن این کار چه مدهای خرابی اتفاق می‌افتد؟ ” اگر چه برنامه‌های موجود می‌بایست تنها پس از آن که ادامه فرآیند تجزیه و تحلیل RCM تکمیل شد به عنوان یک بررسی پایانی مورد مطالعه قرار گیرند تا احتمال تداوم وضع موجود کاهش یابد.

در نهایت فهرست مدهای خرابی می‌بایست شامل مدهای خرابی که هنوز به وقوع نپیوسته اما در زمینه مورد نظر امکان وقوع دارد نیز باشد. تشخیص و تصمیم درباره چگونگی مواجهه با مدهای خرابی که هنوز رخ نداده از ویژگی‌های ضروری کلی مدیریت کنش گرایانه و از ویژگی‌های خاص مدیریت ریسک است و نیز یکی از چالش‌ برانگیزترین جنبه‌های چشم‌انداز RCM است، چرا که مهارت و دانش افراد در این امر از اهمیت بالایی برخوردار است.

1-5- انواع مدهای خرابی[6]

فهرست مدهای خرابی می‌بایست شامل هر رویداد یا فرآیندی باشد که احتمال دارد باعث خرابی وظیفه ای شامل نقص تجهیز، نقص طراحی و خطای انسانی ، خواه توسط اپراتورها یا تعمیرکاران رخ دهد ، باشد. مگر آنکه خطای انسانی به وسیله فرآیندهای تحلیلی جدا از RCM نشان داده شده باشد.

خرابی هنگامی رخ می‌دهد که ظرفیت یک دارایی برای شروع بالاتر از عملکرد مطلوب باشد اما بعد از آنکه دارایی به کار گرفته می‌شود به پایین‌تر از عملکرد مطلوب می‌رسد. این مسئله شامل کلیه اشکال ساییدگی و پارگی مانند فرسودگی، خوردگی، سایش ، تبخیر، تخریب (به ویژه عایق، روغن و …) و غیره می‌شود. البته این مدهای خرابی می‌بایست در فهرستی از مدهای خرابی که گمان می‌رود از نظر منطقی متحمل هستند و در مناسب‌ترین سطح ممکن تشریح شوند.

در برخی موارد، طراحی یک دارایی یا تنظیمات یک سیستم ممکن است آن را در انجام کامل الزامات عملیاتی در زمینه موارد انتظار، ناتوان کند. اگر چنین نواقصی بر تجهیزات موجود تاثیر گذار شناخته شوند و یا اگر در مورد تجهیزات جدید گمان رود که فرآیندهای مدیریت طراحی و ساخت موجود قادر به تشخیص و رفع این نواقص نمی‌باشند، در آن صورت این مدهای خرابی می‌بایست به گونه‌ای ذکر شوند که بتوان استراتژی های مدیریت خرابی مناسب را در آنالیزهای بعدی تعریف کرد.

بسیاری از خرابی های وظیفه ای هنگامی رخ می‌دهند که فشار وارد بر یک دارایی بیش از توانایی تحمل آن افزایش یابد. در عمل این افزایش فشار اغلب توسط انسان انجام می‌شود. مطالعات انجام شده درباره این موضوع چنین خطاهای انسانی را به انواع مختلفی دسته بندی می‌کند. اگر چه در زمینه دارایی فیزیکی این خطاها به یکی از دسته‌های زیر مربوط می‌شود:

الف. کاربری نادرست: این مسئله معمولا به دو صورت می باشد.صورت اول پایدار، اغلب عمدی و بار اضافی است. برای نمونه می‌توان ماشینی را مثال زد که در سطح عملکردی کار می‌کند که برابر با ظرفیت اولیه یا فراتر از آن است؛ مانند موتور خودرویی که به شکل مداوم با RPM بالایی کار می‌کند و موجب می‌شود تا به صورت نابهنگامی از کار بی افتد. دومین صورت، ناگهانی، معمولا غیر عمدی و بار اضافی است. مانند خودرویی که در هنگام حرکت به جلو در دنده معکوس قرار می‌گیرد و به جعبه دنده صدمه وارد می‌شود.

ب. مونتاژ معیوب: مثلا اگر مکانیکی ابزار را در جعبه دنده جا بگذارد یا برق کار سیم‌های کلیدی را اشتباه وصل کند.

ج. صدمات خارجی: برای مثال پمپی که به وسیله لیفتراک پرس شده است.

اگر گمان می‌رود که چنین افزایش‌هایی در فشار وارده در زمینه مورد نظر از نظر منطقی محتمل می‌باشند و اگر در حال حاضر تحت فرآیند تحلیلی دیگری نمی‌باشند، می‌بایست در فهرست مدهای خرابی آورده شوند تا بتوان استراتژی های مدیریت خرابی مناسب را تعیین کرد.

 

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.


[1] Failure Modes

[2] Identifying Failure Modes

[3] Establishing what is Meant By “Reasonably Likely”

[4] Levels of Causation

[5] Sources of Information about Failure Modes

[6] Types of Failure Modes

نت مبتنی بر قابلیت اطمینان (RCM)

آمادگی برای اجرای نت مبتنی بر قابلیت اطمینان (RCM)

RCM_logo

قبل از اینکه اجرای تحلیل RCM را شروع کنید اقداماتی که پیش نیاز تحلیل است توصیه می گردد. در این پست سه اقدام آن را آورده ایم. این مطلب برگرفته از مقاله ای ارائه شده در دهمین کنفرانس ملی نگهداری و تعمیرات توسط اینجانب است. محتوی اصلی مطلب برگرفته از صحبت های داگلاس پلاکنت مشاور مطرح RCM می باشد.

 

  •         چند شاخص را قبل از شروع کار اندازه‌گیری کنید:

می‌توانید شاخص‌های قابلیت اطمینان و دیگر شاخص‌های مهم مربوط به تجهیزات را تعریف و اندازه‌گیری نمائید. برای شرکت‌های تولید محور مانند خودرویی شاخص  OEE و یا TEEP شاخص‌های مناسبی هستند. شاخص‌های آماده‌ به کاری و میزان قابلیت اطمینان نیز مناسب هستند. این شاخص‌ها بر روی تجهیز بحرانی اندازه‌گیری می‌شود و پس از اجرای RCM نیز روند تغییر این شاخص‌ها توسط تیم RCM بررسی شده و تاثیر تحلیل RCM روی این شاخص‌ها پیگیری می‌گردد. با این کار ارزش پیاده‌سازی RCM را می‌توانید پس از اتمام کار به مدیرعامل و هیئت مدیره نشان دهید.

 

  •        گزارشی از تاریخچه عملیاتی تجهیز بنویسید:

در تیم‌های RCM شخصی به نام تسهیلگر تقریباً اصلی‌ترین نقش را بر عهده دارد. این شخص به همراه کسی که متخصص تجهیز انتخاب شده می‌باشد، باید گزارشی از تاریخچه عملیاتی تجهیز بنویسند. این متخصص معمولاً کسی است که با طراحی تجهیز آشناست، از نیازمندی‌های کسب و کار در ارتباط با تجهیز آگاهی دارد و می‌داند تجهیز تا کنون چه عملکردی داشته است. با توجه به اینکه افراد مختلفی از واحدهای مختلف در تیم RCM خواهند بود هر یک انتظار مد نظر خود را از خروجی RCM خواهد داشت. هدف از نوشتن این گزارش این است که دقیقاً مشخص کنید سمت و سوی تیم تحلیل RCM چه خواهد بود و تیم RCM به دنبال چه چیزی است. این متن می‌تواند در حدود سه صفحه باشد. در این سه صفحه عمدتاً موضوعات زیر پوشش داده می‌شود:

–         چرا این تجهیز خریداری شده است؟

–         کی نصب و راه‌اندازی شده است؟

–         چه عملکردی از این تجهیز انتظار داریم؟

–         عملکرد تجهیز در حال حاضر چگونه است؟

–         تاثیر توقف تجهیز چگونه است؟

–         هزینه‌های توقف حدوداً چقدر است؟

–         استانداردهای زیست محیطی و ایمنی تجهیز چه هستند؟

–         دستورالعمل بهره‌برداری و نگهداری وتعمیرات چه هستند؟

–         چند تا از خرابی‌های عمده که تا کنون تجهیز داشته‌ است ذکر گردد.

–         چه محدودیت‌هایی برای تحلیل RCM روی این تجهیز داریم؟

می‌توان از یک شکل شماتیک از تجهیز در این گزارش کوتاه استفاده کرد.

 

  •         تاریخچه و مستنداتی که تا کنون در ارتباط با تجهیز وجود دارد را جمع‌آوری کنید.

برای اینکه به تیم تحلیلگر RCM بتوانید کمک کنید لازم است که اطلاعات و اسنادی حیاتی که برای یک تحلیل کامل لازم است را جمع‌آوری کنید. در نظر داشته باشید نتایج و دقت تحلیل شما به دقت اطلاعات جمع‌آوری شده در شروع تحلیل وابسته است. این اطلاعات شامل موارد زیر می‌گردد:

1-           نقشه‌ها: نقشه‌های فنی تجهیز و ازبیلت آن‌ها

2-           لیست کامل فعالیت‌های PM و PdM که بر روی تجهیز انجام می‌شود، تهیه گردد.

3-           دستورالعمل سازنده اصلی تجهیزات و قطعات سیستمی که قرار است تحلیل شود.

4-           تاریخچه بهره‌برداری و نت: شامل لیستی از خرابی‌هایی که اتفاق افتاده است. کلیه اطلاعاتی که در نرم‌افزار مدیریت نت (CMMS) و مربوط به آن تجهیز وارد شده است.

5-           لیست قطعات یدکی تجهیز- لیست قطعاتی از تجهیز که تا کنون خرابی بر روی آن‌ها اتفاق افتاده است.

هر چه این اطلاعات جمع‌آوری شده کامل‌تر و دقیق‌تر باشد در مرحله تحلیل RCM موفق‌تر خواهند بود. مخصوصاً زمانی که حالات خرابی، آثار خرابی و پیامدها باید استخراج شود.

 

 

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.

خرابی های وظیفه ای در RCM

سوال دوم : خرابی های وظیفه ای در RCM چیست؟

 

RCM Functional Failures

1- خرابی‌های وظیفه ای[1]

فرآیند RCM که مطابق با SAE JA 1011 باشد این سوال را مطرح می‌کند ” فرآیند به چه طریق ممکن است وظایفش را به طور کامل انجام ندهد.(خرابی وظیفه ای) ” برای پاسخ مطلوب می‌بایست کلیه مدهای خرابی مرتبط با هر وظیفه مشخص گردند.

اگر یک دارایی نتواند آنچه را که استفاده کننده خواستار آن است انجام دهد دچار خرابی شده است. همچنین آنچه را که دارایی می‌بایست انجام دهد به عنوان وظیفه تعریف می شود و هر دارایی بیش از یک وظیفه متفاوت دارد و هر یک از این وظایف ممکن است با خرابی مواجه شوند بنابراین دارایی ممکن است با مدهای خرابی مختلفی روبرو شود.

برای مثال وظیفه اولیه پمپ در شکل 1 پمپاژ آب از تانکر X به تانکر Y با سرعت حداقل 800 لیتر در دقیقه بود. در حالی که وظیفه ثانویه آن ” وجود آب در پمپ است “. ممکن است یک پمپ بتواند به پمپاژ آب به اندازه مورد نیاز ادامه دهد (عدم خرابی وظیفه اولیه) در حالی که به شدت نشت می‌کند (خرابی وظیفه ثانویه). برعکس، به همان میزان احتمال دارد که پمپ به حدی خراب شود که نتواند مقدار آب مورد نیاز را پمپاژ کند (خرابی وظیفه اولیه) در حالی که هنوز حاوی مقدار مایع مورد نیاز باشد (عدم خرابی وظیفه ثانویه).

به همین دلیل، دقیق‌تر است که خرابی را با فقدان وظایف خاص به جای خرابی کلی دارایی تعریف کنیم. مثال قبل همچنین نشان می‌دهد که چرا فرآیند RCM از عبارت ” خرابی وظیفه­ای ” برای توصیف وضعیت خرابی به جای ” خرابی ” استفاده می‌کند. توجه داشته باشید که RCM میان خرابی وظیفه ای یا وضعیت خرابی و یک مد خرابی که باعث حالت خرابی می‌شود تمایز قائل می‌شود.

دو نکته دیگر که در هنگام تعریف خرابی‌های وظیفه ای لازم است در نظر گرفته شوند : خرابی جزئی و کلی ، حدود بالا و پایین.

1-1- خرابی جزئی و کلی[2]

خرابی های وظیفه ای که خرابی کلی وظیفه را نشان می‌دهند نسبتاً به آسانی تعریف می‌شوند. برای مثال، روشن است که پمپی که در مثال 1 مطرح شد، در صورتی که نمی‌توانست هیچ آبی را پمپاژ کند با خرابی وظیفه ای روبه‌رو می‌شد (خرابی کلی). هر چند اگر پمپ قادر به پمپاژ آب باشد ولیکن سرعت آن از 800 لیتر در دقیقه کمتر باشد باز هم پمپ با خرابی وظیفه ای مواجه شده است.

دومین وضعیت خرابی در این مثال با نام خرابی جزئی شناخته شده است. لازم است خرابی‌های جزئی به صورت جداگانه تعریف شوند زیرا تقریباً همیشه مدهای خرابی متفاوتی از خرابی‌های کلی بوجود می آیند که نتایج آن‌ها نیز تقریباً همیشه متفاوت است.

به خاطر داشته باشید که خرابی جزئی با کاهش ظرفیت اولیه متفاوت می باشد. هر چیزی پس از مدتی استفاده از ظرفیت اولیه ضعیف‌تر می‌شود و این کاهش تا زمانی که به نقطه غیر قابل پذیرش برای استفاده کننده دارایی نرسد، قابل تحمل است. همان گونه که در شکل 2 نشان داده شده کاهش تنها زمانی به خرابی وظیفه ای (جزئی یا کلی) تبدیل می‌شود که کارایی به پایین‌تر از سطح حداقل مورد نیاز استفاده کننده برسد.

1-2- حدود بالا و پایین[3]

استانداردهای عملکرد شامل برخی وظایف به هم پیوسته به همراه حدود بالا و پایین می باشند. این حدود به این معناست که در صورتی که دارایی بالاتر از حد بالا یا پایین تر از حد پایین کار کند خراب شده است. در این موارد لازم است نقض حد بالا به صورت جداگانه از نقض حد پایین مستند گردد چرا که مدهای خرابی و یا عواقب مربوط به تعدی از حد بالا معمولاً متفاوت از پایین رفتن از حد پایین است.

برای مثال، وظیفه اولیه یک ماشین سنگ زنی ممکن است به این شکل مطرح شود: سنگ زنی ژورنال بی رینگ[4] در یک چرخه زمانی 3 دقیقه‌ای با تلورانس 0.03 دقیقه، با قطر 75 میلی‌متر با تلورانس 0.1 میلی‌متر، با پرداخت سطحی که بیش از 0.2 نباشد. شرایط زیر خرابی‌های ماشین فوق محسوب می‌شوند:

  • کاملاً متوقف شود.
  • قطعه را در چرخه زمانی طولانی تر از 3.03 دقیقه سنگ زنی کند.
  • قطعه را در چرخه زمانی کمتر از 2.97 دقیقه سنگ زنی کند.
  • قطر از 75.1 میلی‌متر بیشتر باشد.
  • قطر از74.9 میلی‌متر کمتر باشد.

پرداخت سطحی آن خیلی زبر و نامسطح باشد به عبارتی از 0.2 فراتر باشد.

مرجع این متن کتاب “نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان بر اساس استانداردهای SAE JA 1011 و SAE JA 1012″ می باشد. این کتاب ترجمه استاندارد های SAE JA 1011 و SAE JA 1012” می باشد به همراه مثالهای تجربی که به عنوان مراجع اصلی نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان می باشند.

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.


[1] Functional Failures

[2] Partial and Total Failure

[3] Upper and Lower Limits

[4] Bearing journals

فرآیند RCM

سوال اول RCM یا بعبارتی FUNCTION در RCM چیست؟

RCM

 

1 وظایف[1]

یک فرآیند RCM که مطابق با SAE JA 1011 باشد با این پرسش آغاز می‌شود که: وظایف و استانداردهای مطلوب مربوط با کارایی دارایی در زمینه‌ عملیاتی کنونی‌اش چه چیزهایی می‌باشند؟

در این بخش به بحث درباره چهار مفهوم کلیدی زیر که مربوط به وظایف می‌باشند می‌پردازیم.

  1. زمینه‌ عملیاتی
  2. وظایف اولیه و ثانویه
  3. شرح وظایف
  4. استانداردهای کارایی

1-1- زمینه‌های عملیاتی[2]

زمینه‌های عملیاتی دارایی باید تعریف گردند. این زمینه‌ها عبارت‌اند از وظایف، مدهای خرابی، نتایج خرابی و استراتژی های مدیریت خرابی که بر هر دارایی اعمال می‌شوند. این امر علاوه بر اینکه به نوع دارایی فیزیکی بستگی دارد به شرایط دقیقی که دارایی تحت آن قرار دارد نیز وابسته است.

تشریح یک زمینه عملیاتی دارایی فیزیکی شامل شرح کلی مختصری از چگونگی استفاده از آن و اینکه در کجا مورد استفاده قرار می گیرد و همچنین کارایی کلی معیارهایی همچون تولید، توان عملیاتی، ایمنی، تمامیت زیست محیطی و غیره می‌باشد.

مسائل خاصی که باید در شرح زمینه عملیاتی مستند گردد عبارت‌اند از:

  • فرآیندهای متناوب در مقابل فرآیندهای متوالی: دارایی فیزیکی در یک فرآیند متناوب بکار گرفته می‌شود یا در یک فرآیند متوالی.
  • استانداردهای کیفیت: استاندارد های کیفیت شامل کیفیت کلی یا انتظارات خدمات مشتری، در قالب مسائلی مانند میزان ضایعات کلی و میزان رضایت مشتری مانند انتظار کارایی به موقع در سیستم‌های انتقال، ضمانت کالاهای تولیدی و آمادگی نظامی می  باشد.
  • استانداردهای زیست محیطی: استانداردهای زیست محیطی سازمانی، منطقه‌ای، ملی و بین‌المللی که  بر دارایی فیزیکی اعمال می‌شود.
  • استانداردهای ایمنی: انتظارات ایمنی از پیش تعیین شده‌ای در قالب صدمات کلی و یا میزان تلفات که در دارایی فیزیکی بکار گرفته می‌شود.
  • نمایش عملیاتی: ویژگی‌های موقعیتی که قرار است تجهیزات در آن کار کنند. برای مثال: سردسیر و گرمسیر، بیابان و جنگل، خشکی و ساحل، مجاورت به منابع عرضه، نیروی کار و غیره.
  • شدت عملیاتی: در موارد تولیدی فرآیندی که در آن تجهیزات قرار دارد می‌بایست 24 ساعت، هفت روز هفته یا با شدت کمتری کار کند یا خیر . در موارد خدماتی آیا تجهیزات در زمان اوج مصرف کار می‌کنند یا در شرایط معمولی مصرف. در موارد تجهیزات نظامی آیا استراتژی های مدیریت خرابی برای کار در زمان صلح طراحی شده‌اند یا در زمان جنگ.
  • جایگزین: آیا تجهیز جایگزین[3] یا آماده بکار[4] وجود دارد و در صورت وجود به چه صورت کار میکند.
  • کار در زمان تولید: حدی از موجودی که به دارایی اجازه توقف میدهد بدون اینکه بر خروجی کلی یا توان عملیاتی دارایی تاثیری داشته باشد.
  • یدکی‌ها: آیا تصمیمی در خصوص ذخیره کردن یدکی‌های کلیدی که ممکن است به انتخاب‌های بعدی استراتژی های مدیریت خرابی صدمه بزند گرفته شده است یا خیر.
  • تقاضای بازار و عرضه مواد خام: آیا احتمال دارد تغییرات در تقاضای بازار یا عرضه مواد خام به انتخاب استراتژی های مدیریت خرابی بعدی صدمه بزند. چنین تغییراتی ممکن است در یک دوره یک روزه در فعالیت‌های حمل و نقل شهری رخ دهد یا در دوره بیش از یک سال در مواردی چون نیروگاه‌های برق، شهربازی یا فعالیت‌های مواد غذایی به طول انجامد.

در مواردی که سیستم بزرگ و یا پیچیده می باشد منطقی است که ساختار زمینه‌ عملیاتی به صورت سلسله مراتبی ایجاد گردد و در صورت لزوم بیانیه ای برای استفاده از دارایی در کل سازمان توزیع گردد.

1-2- فهرست وظایف[5]

کلیه وظایف سیستم یا دارایی می‌بایست مشخص گردند شامل کلیه وظایف اولیه و ثانویه، مانند وظایف کلیه دستگاه‌های حفاظتی.

هدف فرآیند RCM توسعه یک سری استراتژی هایی می باشد که از وظایف دارایی یا سیستم با در نظر گرفتن استانداردهای کارایی که مورد پذیرش صاحبان یا استفاده کنندگان آن است، محافظت ‌کند. در نتیجه فرآیند RCM با مشخص کردن کلیه وظایف دارایی در زمینه عملیاتی آغاز می‌شود.

وظایف را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: وظایف اولیه و ثانویه.

1-2-1- وظایف اولیه: دلیل اینکه چرا یک سازمان، دارایی یا سیستمی را برای انجام یک یا چند فعالیت انتخاب می‌کند. این وظایف به عنوان وظایف اولیه شناخته می‌شوند.

برای مثال، دلیل اصلی اینکه چرا شخصی از ماشین استفاده می‌کند ممکن است برای ” جابجایی بیش از 5 نفر با سرعت بیش از 90 کیلومتر در ساعت در جاده باشد.”

1-2-2- وظایف ثانویه: از بیشتر دارایی‌ها انتظار می‌رود که علاوه بر وظایف اولیه وظایف دیگری را نیز به دنبال داشته باشند. این وظایف به عنوان وظایف ثانویه شناخته می‌شود. وظایف ثانویه معمولاً کمتر از وظایف اولیه قابل مشاهده است؛ اما فقدان کارکرد ثانویه نیز عواقب جدی دارد که گاهی بسیار جدی‌تر از نبود کارکرد اولیه است.

بنا بر آنچه که گفته شد شاید وظایف ثانویه نسبت به وظایف اولیه به توجه بیشتری نیاز نداشته باشند، ولی باید مورد توجه قرار گیرند و بنابراین آن‌ها نیز باید به روشنی تعریف شوند. زمانی که وظایف ثانویه را تعریف می‌کنیم باید موارد زیر را مد نظر قرار دهیم:

  • تمامیت زیست محیطی
  • تمامیت ساختاری / ایمنی
  • کنترل/ برخورداری/ راحتی
  • ظاهر
  • دستگاه‌ها و سیستم‌های حفاظتی
  • اقتصاد/ کارایی
  • اضافی

این مسائل با جزئیات بیشتر در زیر آورده شده‌اند.

1-2-2-1- تمامیت زیست محیطی

این وظایف مشخص می‌کنند که تا چه حد یک دارایی می‌بایست با قوانین و استانداردهای زیست محیطی شرکتی، شهری، منطقه‌ای، ملی و بین‌المللی که بر دارایی اعمال می‌شود مطابق باشد. این استانداردها آزاد کردن مواد خطرناک در محیط زیست و اختلال در آن را کنترل می‌کنند.

1-2-2-2- ایمنی

گاهی لازم است شرح وظایفی که با تهدیدات خاص ایمنی مقابله می‌کنند و در فرایند طراحی یا کار اجتناب ناپذیر هستند را بنویسیم. برای مثال کارکرد عایق الکتریکی در یک وسیله خانگی، حفاظت استفاده کنندگان آن از جریان برق است.

1-2-2-3- تمامیت ساختاری

 بسیاری از دارایی‌ها، یک کارکرد ثانویه، پشتیبان یا یک پایه محکم برای دستگاههای دیگر هستند. برای مثال هر چند کارکرد اولیه یک دیوار ممکن است محافظت از افراد و وسایل در برابر آب و هوا باشد اما پشتیبانی سقف یا تحمل وزن قفسه‌ها و قاب عکس‌ها نیز از آن انتظار می‌رود.

1-2-2-4- کنترل

در بسیاری از موارد، استفاده کنندگان نه تنها می‌خواهند دارایی‌ها وظایف را تا سطح استاندارد کارایی شان انجام دهند بلکه می‌خواهند قادر به تنظیم کارایی نیز باشند. برای مثال، کارکرد یک سیستم خنک کننده ممکن است تنظیم دما بین یک درجه دمای خاص و دمای دیگر باشد. فرم نمایش و بازخورد، زیر مجموعه مهمی از بخش کنترل رده وظایف را تشکیل می‌دهد.

1-2-2-5- برخورداری

سیستم‌هایی که کارکرد اولیه آن‌ها ذخیره مواد است باید بتوانند آن مواد را نیز مهار کنند. به طور مشابه، سیستم‌هایی که مواد را انتقال می‌دهند به ویژه مایعات باید بتوانند آن را نیز مهار کنند. این وظایف نیز باید به روشنی مشخص شوند.

1-2-2-6- راحتی

صاحبان و استفاده کنندگان دارایی در کل انتظار دارند که دارایی‌ها یا سیستم‌های آن‌ها باعث ایجاد مشکل و اضطراب برای اپراتورها یا تعمیرکاران نشود. البته این مشکلات باید در مرحله طراحی در نظر گرفته شود. به هر حال خرابی یا تغییر انتظارات می‌تواند منجر به سطح غیر قابل قبولی از اضطراب و مشکل شود. بهترین راه برای اطمینان از رخ ندادن چنین مشکلی این است که مطمئن شویم توضیحات کارکرد وابسته با دقت توصیف شده و استانداردهای جاری به طور کامل در نظر گرفته شده‌اند.

1-2-2-7- ظاهر

ظاهر اغلب به منزله کارکرد ثانویه مهمی می باشد. برای مثال دلیل اولیه رنگ کردن اغلب تجهیزات صنعتی حفاظت آن‌ها از زنگ زدگی و خوردگی است. با این حال ممکن است یک رنگ روشن برای بالا بردن قابلیت دید آن به دلایل ایمنی انتخاب شود و این کارکرد نیز باید مستند شود.

1-2-2-8- حفاظت

وظایف حفاظتی از نتایج خرابی برخی وظایف دیگر جلوگیری کرده و آن را برطرف می‌کند یا به حداقل می‌رسانند. این وظایف دستگاه‌ها و سیستم‌های زیر را دارا می‌باشند:

  • اپراتورهای هشدار شرایط غیر عادی شامل چراغ‌ها و زنگ‌های هشدار
  • تجهیزات متوقف کننده در مواقع خرابی وظیفه ای (مکانیزم متوقف کننده)
  • برطرف کننده و از بین برنده شرایط غیرعادی حاصل از خرابی وظیفه ای شامل مکانیزم آرام سازی، سیستم‌های جلوگیری از حریق
  • به عهده گرفتن عملیاتی که دچار خرابی شده است. (اجزای ساختاری جایگزین، منطقه آماده به کار
  • جلوگیری از ایجاد شرایط خطرناک در ابتدای کار مانند علائم هشداردهنده، پوشش‌های حفاظتی

یک وظیفه حفاظت کننده این اطمینان را به ما می‌دهد که خرابی یک وظیفه بدون حفاظت بسیار جدی‌تر از خرابی یک وظیفه حفاظت شونده است. دستگاه‌های حفاظتی برای کاهش ریسک با سیستم‌ها گنجانیده شده‌اند، بنابراین وظایف آنان باید با دقت خاصی مستند شود.

1-2-2-9- اقتصاد / کارایی

در بیشتر سازمان‌ها، انتظارات هزینه کلی به شکل بودجه مخارج بیان می‌شوند. با این حال برای دارایی‌های خاص، انتظارات هزینه ای می‌تواند مستقیماً از طریق تشریح وظیفه ثانویه مربوطه به عنوان میزان مصرف انرژی و میزان استهلاک مواد فرآیند نشان داده شوند.

1-2-2-10- فعالیت‌های اضافی

 برخی سیستم‌ها، مولفه‌هایی را ترکیب می‌کنند که اضافی به نظر می‌رسند. این امر معمولاً زمانی رخ می‌دهد که تجهیزات یا روشی که از آن استفاده می‌شود در طول سال‌ها تغییر کرده باشد یا زمانی که تجهیزات جدیدی مشخص شده باشد.

البته چنین مواردی هیچ وظیفه مثبتی نداشته و اغلب برداشتن آن‌ها هزینه ‌بر است. این موارد در واقع ممکن است باعث ایجاد خرابی شود و در نتیجه قابلیت اطمینان کلی سیستم را کاهش دهد. به منظور جلوگیری از این اتفاقات، برخی ممکن است درخواست نگهداری و تعمیر کرده و بنابراین منابع را استفاده کنند.

اگر آن‌ها رفع شوند، هزینه‌ها و مدهای خرابی وابسته به آن نیز از بین خواهند رفت. با این وجود قبل از آنکه بتوان از حذف آن‌ها را با قطعیت بیان کرد، لازم است وظایف آنان به روشنی تعریف و تفهیم شود.

1-2-2-11- وظایف قابلیت اطمینان

وسوسه‌ نوشتن وظایف قابلیت اطمینان همیشه وجود دارد. در حقیقت، قابلیت اطمینان به خودی خود یک فعالیت نیست. یک انتظار کارایی است که در کلیه فعالیت‌های دیگر گسترش می‌یابد. اهداف کلی قابلیت اطمینان می‌تواند مستند گردد. قابلیت اطمینان یک دارایی، در حقیقت از طریق برخورد مناسب با هر یک از مدهای خرابی که می‌تواند باعث توقف وظیفه گردد، مدیریت می‌شود.

1-3- تشریح وظایف[6]

کلیه تشریحات وظایف باید شامل یک فعل، یک مفعول و یک استاندارد کارایی باشد و در هر موردی که ممکن است باید کمیت آن مشخص گردد.

برای مثال شکل 1 پمپاژ پمپی را نشان می‌دهد که آب را از یک تانکر به تانکر دیگر پمپاژ می‌کند. ظرفیت معمول پمپ 1000 لیتر در دقیقه و آب با میزان حداکثر دبی 800 لیتر در دقیقه در حال تخلیه از تانکر است.

وظیفه اولیه این پمپ به این شکل توصیف می‌شود: پمپاژ آب از تانکر X به Y با دبی حداقل 800 لیتر در دقیقه. در اینجا ” پمپاژ کردن ” فعل، ” آب ” مفعول و ” از تانکر X به تانکر Y با حداقل دبی 800 لیتر در دقیقه” استاندارد کارایی، می باشد.

وضعیت فعالیت حفاظتی به بررسی ویژه نیاز دارد. این وظایف با استثنا عمل می‌کنند؛ به عبارت دیگر هنگامی که چیز دیگری درست عمل نکند؛ وضعیت وظیفه می‌بایست این حقیقت را نشان دهد. این امر معمولاً با ترکیب کلمه ” اگر” یا ” در مواقع ” به همراه خلاصه کوتاهی از شرایط و اتفاقاتی که حفاظت را فعال می‌کنند، انجام می‌شود. برای مثال وظیفه یک شیر اطمینان فشار ممکن است به شکل زیر تشریح شود: بتواند فشار را در بویلر[7] در صورتی که از 250 Psi فراتر رود، پایین بیاورد.

 

شکل 1: وظیفه یک پمپ

1-4- استانداردهای کارایی[8]

استانداردهای کارایی که در شرح وظایف گنجانیده شده اند می‌بایست در سطح عملکرد مطلوب مالک یا استفاده کنندگان دارایی یا سیستم در زمینه عملیاتی مربوطه باشند.

هر سیستمی که در محیط واقعی قرار گیرد دچار زوال و خرابی خواهد شد مگر آنکه اقداماتی برای مقابله با هر فرآیندی که باعث خرابی سیستم می‌شود، انجام گیرد.

برای مثال پمپ‌های گریز از مرکز[9] در معرض سایش پروانه هستند. پمپ اسید یا روغن روغنکاری را حرکت دهد و چه جنس پروانه از تیتانیوم باشد یا از فولاد ساخته شده باشد سایش اتفاق خواهد افتاد. تنها پرسشی که مطرح می شود این است که پروانه در چه صورتی به حدی از پوسیدگی و فرسودگی می‌رسد که دیگر قادر به پمپاژ مایع با حداقل میزان دبی مورد نیاز نمی باشد.

زمانی که کارایی یک دارایی به کمتر از مقدار مورد نظر استفاده کننده برسد، دارایی خراب شده است. برعکس آن، اگر کارایی دارایی بالاتر از مقدار حداقلی باقی بماند، دارایی به فعالیت خود ادامه خواهد داد.

همان طور که در این کتاب آمده است، استفاده کنندگان شامل مالکان دارایی، استفاده کنندگان و در مجموع جامعه می باشند.

مالکان در صورتی که دارایی‌ها بازده قابل قبولی از سرمایه‌گذاری انجام شده را برای آن‌ها حاصل کند راضی خواهند شد.

مصرف کنندگان در صورتی که هر دارایی به انجام آنچه مورد انتظار آن‌ها بر اساس یک استاندارد کارایی است ادامه دهد، راضی خواهند بود.

در نهایت جامعه در صورتی که دارایی‌ در مسیرهایی که ایمنی یا محیط زیست را تهدید می‌کنند قرار نگیرند، راضی خواهد بود.

این اصل بدین معناست که اگر به دنبال این هستیم که دارایی به وظیفه خود در سطحی که مطلوب استفاده کننده باشد ادامه دهد، بنابراین هدف نگهداری و تعمیرات حصول اطمینان از ادامه انجام وظیفه دارایی در سطح حداقلی قابل قبول استفاده کنندگان می باشد. اگر می‌توانستیم دارایی بسازیم که بتواند حداقل کارایی را بدون خرابی انجام دهد در آن صورت دارایی می‌توانست به صورت مداوم بدون نیاز به نگهداری و تعمیرات به کار خود ادامه دهد.

به هر حال خرابی اجتناب ناپذیر است و رخ خواهد داد. این بدین معناست که هرگاه دارایی به کار گرفته می‌شود، باید بیش از حداقل استاندارد عملکرد مطلوب استفاده کننده را به انجام برساند. آنچه دارایی در این زمان انجام می‌دهد به عنوان ظرفیت اولیه آن شناخته می‌شود. شکل 2 ارتباط واقعی میان ظرفیت اولیه و عملکرد مطلوب را نشان می‌دهد.

کارایی را می‌توان به دو روش مشخص کرد:

  • عملکرد مطلوب (آنچه استفاده کنند از دارایی می‌خواهد تا تجهیز انجام دهد)
  • توانایی اولیه (آنچه دارایی قادر به انجام آن است)

 

شکل 2: محدوده مجاز برای کاهش

محدوده کاهش باید به اندازه کافی بزرگ باشد تا مقدار معقول قابل استفاده بودن پیش از رسیدن به خرابی وظیفه ای را در نظر بگیرد؛ اما در حدی نباشد که سیستم مجدد طراحی گردد زیرا بسیار گران می باشد. در عمل این میزان در مورد بسیاری از اجزای تجهیز مناسب است، بنابراین معمولاً می‌توان برنامه‌های نگهداری را بر اساس آن توسعه داد.

در هر حال اگر عملکرد مطلوب بالاتر از ظرفیت ساخت باشد، هیچ نگهداری و تعمیراتی نمی‌تواند عملکرد مطلوب را مقدور سازد که در این صورت دارایی غیر قابل نگهداری است.

تمام این‌ موارد بدین معناست که به منظور تعیین اینکه آیا یک دارایی قابل نگهداری است یا خیر، لازم است هر دو نوع کارایی را بشناسیم: ظرفیت ساخت دارایی و حداقل عملکردی که مورد قبول استفاده کننده دارایی ، در زمینه‌ای است که دارایی در آن در حال استفاده می باشد. این حداقل عملکرد ، استاندارد عملکردی است که می‌بایست در شرح وظیفه گنجانده شود.

برای مثال، ظرفیت اولیه پمپ شکل 1، 1000 لیتر در دقیقه است و میزان آبی که از تانکر خارج می‌شود 800 لیتر در دقیقه است. در اینجا تا زمانی که پمپ به پمپاژ آب به درون تانکر سریع‌تر از مقدار آبی که خارج می‌شود ادامه دهد، انتظارات استفاده کنندگان برآورده خواهد شد. در نتیجه وظیفه اولیه پمپ “پمپاژ آب از تانکر X به Y با سرعت حداقل 800 لیتر در دقیقه” تعریف می‌شود و نه “پمپاژ 1000 لیتر در دقیقه”.

توجه داشته باشید که اگر پمپی مشابه در شرایطی که خروجی تانکر 900 لیتر در دقیقه بود مورد استفاده قرار می‌گرفت در آن صورت وظیفه اولیه پمپ به صورت “پمپاژ آب از تانکر X به Y با سرعت حداقل 900 لیتر در دقیقه” تعریف می‌شد و برنامه نگهداری و تعمیرات در مقابل این انتظار عملکرد جدید تغییر می‌کرد.

توجه داشته باشید که استفاده کنندگان و تعمیر کاران اغلب دیدگاه‌های کاملاً متفاوتی درباره آنچه عملکرد مناسب در نظر گرفته می‌شود دارند. در نتیجه به منظور اجتناب از سوء تعبیر درباره آنچه خرابی وظیفه ای را شکل می‌دهد، حداقل استانداردهای عملکرد مطلوب باید به روشنی تفهیم شده و از سوی استفاده کنندگان و تعمیرکاران دارایی و نیز هر شخص دیگری که از رفتار دارایی منافع قانونی دارد پذیرفته شود.

استانداردهای کارایی در جایی که امکان پذیر است می‌بایست کمی باشند، چرا که استانداردهای کمی واضح‌تر و جامع‌تر از استانداردهای کیفی می‌باشند. در بعضی مواقع تنها می‌توان از استانداردهای کیفی استفاده کرد. مثلاً هنگام کار با فعالیت‌هایی که مربوط به ظاهر می‌باشند. در چنین مواردی، باید دقت ویژه‌ای به کار رود تا اطمینان حاصل گردد که استانداردهای کیفی از سوی استفاده کنندگان و تعمیرکاران دارایی، تفهیم و پذیرفته شده اند.

مرجع این متن کتاب “نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان بر اساس استانداردهای SAE JA 1011 و SAE JA 1012″ می باشد. این کتاب ترجمه استاندارد های SAE JA 1011 و SAE JA 1012” می باشد به همراه مثالهای تجربی که به عنوان مراجع اصلی نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان می باشند.

 

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.


[1] Functions

[2] Operating Context

[3] Redundant

[4] Stand by

[5] List of Functions

[6] Describing Functions

[7] boiler

[8] Performance Standards

[9] Centrifugal pumps

RCM از نگاه SAE JA

RCM از نگاه SAE JA 1011 & SAE JA 1012 چیست؟

 

Tree

 

نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان[1]

هر فرآیند RCM  باید به هفت سوال زیر به صورت متوالی و به شکل مطلوب پاسخ دهد:

  1. وظایف و استانداردهای مطلوب مرتبط با عملکرد دارایی در زمینه عملیاتی کنونی کدامند؟ (وظایف)
  2. در چه صورت وظایف با شکست مواجه می شوند؟ (خرابی‌های وظیفه ای)
  3. دلایل هر یک از خرابی های وظیفه ای چیست؟ (مدهای خرابی)
  4. در صورت بروز هر خرابی چه اتفاقی رخ می دهد؟ (اثرات خرابی)
  5. در چه صورت هر یک از خرابی‌ها اهمیت پیدا می کنند؟ (نتایج خرابی)
  6. برای پیش‌بینی و پیش‌گیری هر خرابی چه باید کرد؟ (کارهای پیش اقدامانه و فواصل کارها)
  7. در صورت عدم یافت یک کار پیش اقدامانه مناسب ، چه باید کرد؟ (اقدامات پیش فرض)

برای ارائه پاسخ مطلوب به هر یک از سوالات بالا باید اطلاعات زیر جمع‌آوری گردند. کلیه این اطلاعات و تصمیمات باید به گونه‌ای مستند شوند تا برای صاحبان و استفاده کنندگان دارایی قابل قبول و در دسترس باشند.

1- وظایف[2]

کلیه وظایف دارایی و سیستم شامل کلیه وظایف اولیه و ثانویه[3]، شامل وظایف کلیه وسایل حفاظتی[4] باید مشخص گردند.

این بخش چهار مفهوم کلیدی را شامل می شود که در آینده به آنها می‌پردازیم.

  1. زمینه‌ عملیاتی
  2. وظایف اولیه و ثانویه
  3. شرح وظایف
  4. استانداردهای کارایی

2- خرابی‌های وظیفه ای[5]

در RCM این سوال را مطرح می شود که ” فرآیند به چه طریق ممکن است وظایفش را به طور کامل انجام ندهد. ” برای پاسخ مطلوب می‌بایست کلیه مدهای خرابی مرتبط با هر وظیفه مشخص گردند.

اگر یک دارایی نتواند آنچه را که استفاده کننده خواستار آن است انجام دهد دچار خرابی شده است. همچنین آنچه را که دارایی می‌بایست انجام دهد به عنوان وظیفه تعریف می شود و هر دارایی بیش از یک وظیفه متفاوت دارد و هر یک از این وظایف ممکن است با خرابی مواجه شوند بنابراین دارایی ممکن است با مدهای خرابی مختلفی روبرو شود.

دو نکته که در هنگام تعریف خرابی‌های وظیفه ای لازم است در نظر گرفته شوند : خرابی جزئی و کلی ، حدود بالا و پایین است، که در آینده به آنها می پردازیم.

 

3- مدهای خرابی[6]

کلیه مدهای خرابی که ممکن است باعث رخداد یک خرابی وظیفه ای شوند باید در این مرحله مشخص گردند.

4- اثرات خرابی[7]

پس از مشخص کردن مد خرابی این سوال را مطرح می شود که هنگام وقوع یک خرابی چه اتفاقی می‌افتد.

اثرات خرابی باید تشریح کند که اگر هیچ کار خاصی برای پیش‌بینی، پیشگیری یا شناسایی خرابی انجام نشود چه اتفاقی خواهد افتاد. این اثرات خرابی باید شامل کلیه اطلاعات لازم جهت پشتیبانی از ارزیابی نتایج خرابی باشند، مانند:

الف) چه شواهدی نشان می‌دهد که خرابی رخ داده است. در مورد وظایف پنهان، در صورت وقوع یک خرابی چندگانه چه اتفاقی روی خواهد داد.

ب) برای صدمه زدن به شخص یا مرگ وی، یا برای داشتن اثر مضر بر محیط زیست چه می‌کند؟

ج) برای داشتن اثر مضر بر روی تولید و عملیات چه می کند ؟

د) خرابی باعث رخداد چه صدمات فیزیکی می‌شود؟

ه) برای بازیابی وظایف سیستم پس از رخداد خرابی چه باید کرد؟

5- دسته بندی نتایج خرابی[8]

ارزیابی نتایج خرابی باید به گونه‌ای انجام شود که گویی اخیرا هیچ کار خاصی برای پیش‌بینی، پیشگیری یا شناسایی خرابی انجام نشده است.

6- انتخاب استراتژی مدیریت خرابی[9]

فرآیند انتخاب مدیریت خرابی باید این حقیقت را در نظر بگیرد که احتمال رخداد برخی مدهای خرابی با افزایش عمر افزایش خواهد یافت و احتمال رخداد برخی دیگر با افزایش عمر تغییر نخواهد کرد و احتمال رخداد برخی دیگر با افزایش عمر کاهش خواهد یافت.

نکته 1: کلیه کارهای برنامه‌ریزی شده باید از نظر فنی میسر و همچنین مقرون به صرفه، به عبارت دیگر باید مناسب و موثر باشند.

نکته 2: اگر دو یا تعداد بیشتری از سیاست های مدیریت خرابی از نظر فنی میسر و همچنین مقرون به صرفه باشند، مقرون به صرفه ترین سیاست باید انتخاب شود.

نکته 3: انتخاب استراتژی های مدیریت خرابی باید به گونه‌ای صورت گیرد که گویی در حال حاضر هیچ کار خاصی برای پیش بینی، پیشگری یا تشخیص خرابی انجام نمی شود.

مرجع این متن کتاب “نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان بر اساس استانداردهای SAE JA 1011 و SAE JA 1012″ می باشد. این کتاب ترجمه استاندارد های SAE JA 1011 و SAE JA 1012” می باشد به همراه مثالهای تجربی که به عنوان مراجع اصلی نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان می باشند.

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.


[1] Reliability-Centered Maintenance (RCM)

[2] Functions

[3] Primary and Secondary Functions

[4] Protective Devices

[5] Functional Failures

[6] Failure modes

[7] Failure Effects

[8] Failure Consequence Categories

[9] Failure Management Policy Selection

نت مبتنی بر قابلیت اطمینان (RCM)

ابعاد تحلیل نت مبتنی بر قابلیت اطمینان (RCM) را تخمین بزنید:

RCM www.mpedia.ir

 

فرض کنید برای پروژه نت مبتنی بر قابلیت اطمینان (RCM) تجهیز بحرانی انتخاب و اطلاعات و اسناد مورد نیاز تهیه شده است. پس از این مرحله شما باید اندازه و ابعاد تحلیل RCM را حدس بزنید. در اروپا برخی از شرکت‌ها RCM را در مدت یک هفته بر روی تجهیز انجام می‌دهند. این زمان (7 روز و روزی 8 ساعت) در ایران خیلی دور از ذهن است. اما مقدمات گفته شده به همراه یک تسهیلگر ماهر و تیم چابک می‌تواند این کار را در یک هفته به سرانجام برساند. به گفته آقای پلاکنت در روش RCM Blitz برای تجهیزی که 85 تا 100 جزء (قطعه) دارد و 120 تا 140 حالت خرابی دارد، یک هفته کفایت می‌کند. باید تخمینی از تعداد قطعات و حالات خرابی داشته باشید تا مقدمات تحلیل RCM را در یک هفته آماده کنید. در بخش جمع‌آوری اطلاعات شما لیست قطعات را تهیه کرده اید، برای تخمین تعداد کارکردها تحلیل RCM به حاصلضرب تعداد این قطعات در 1.5 تخمین مناسبی بدست می‌دهد. هر قطعه‌ای فرض شده است که بیش از یک کارکرد دارد. همچنین بر اساس تجربیات می‌توان حدس زد که تعداد حالات خرابی تقریباً برابر با حاصلضرب تعداد قطعات در ضریب 3 است. با توجه به این اطلاعات می‌توانید برای تحلیل RCM به خوبی برنامه‌ریزی کنید. به این چند نکته در برنامه‌ریزی دقت فرمائید:

–        اگر ابعاد کار در تخمین خیلی بزرگ برآورد گردد، از دو تسهیلگر استفاده کنید. یک تسهیلگر تیم را هدایت می‌کند و یک تسهیلگر می‌شنود و یادداشت می‌کند و مستندسازی انجام می‌دهد. این کار ذهن تسهیلگر اصلی را از دغدغه‌های حاشیه‌ای فارغ می‌کند و تمرکز بر هدایت تیم پیدا می‌کند.

–        عادت شده است که از نوشتن روی وایت برد استفاده می‌شود، این کار فرایند تحلیل را کند می‌کند. استفاده از نرم افزار خیلی خوب، در این زمینه بشدت بر سرعت انجام کار تاثیر گذار است.

–        جلسات خیلی کوتاه و با فاصله زیاد در تحلیل RCM مضر است. در جلسات با فاصله زیاد زمانی از جلسه به مرور مطالب جلسات قبل می‌گذرد. از جلسات 4 ساعته و در روزهای متوالی استفاده کنید. تجربه نشان داده است که تمرکز و درگیربودن پرسنل در این حالت بیشتر و سرعت انجام کار نیز بیشتر است.

اگر این مطلب را می پسندید آن را در شبکه های اجتماعی با استفاده از لینک های زیر به اشتراک بگذارید.

همچنین شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.

تحلیل بحرانیت

RCM را بر روی تجهیزات بحرانی پیاده‌سازی کنید: (انتخاب تجهیز بحرانی)

decsision-3

می توان از یک نقطه نظر به RCM به دید یک ابزار قابلیت اطمینان نگاه کرد. دلیل آن نیز این است که RCM مانند دیگر ابزار ها برای استفاده مشخصی طراحی شده است. مانند دیگر ابزارها اگر از RCM به صورت نادرست استفاده گردد به نتایج دلخواه و مثبت نخواهیم رسید. یکی از اشتباهات نسبت به RCM این است که اصرار دارند آن را  بر روی تمام تجهیزات مجموعه خود پیاده کنند. آن‌ها مخصوصاً در صنایع حساس مانند صنعت هوایی اعتقاد دارند که از آنجا که عدم کارکرد درست هر قطعه کوچک می‌تواند بر ایمنی تاثیر گذاشته و صدمات جبران ناپذیری وارد کند، لذا باید RCM را بر روی تمام قطعات ریز نیز پیاده کرد.

در فواید RCM موارد زیر مطرح شده است:

–         بهبود قابلیت اطمینان تجهیزات

–         کاهش تعمیرات اضطراری

–         کاهش توقف تجهیزات

–         کاهش هزینه‌های نت

–         افزایش دانش پرسنل نت و بهره‌برداری

–         افزایش بهره‌وری

–         افزایش کیفیت محصول

–         کاهش هزینه واحد یک محصول

–         افزایش حاشیه سود محصول/شرکت

–         کاهش اتفاقات مرتبط با ایمنی و زیست محیطی

توجه شود که تنها مورد آخر به ایمنی اشاره دارد. زمانی که باید تائید هیئت مدیره را برای پیاده‌سازی RCM بگیرید مطمئناً با بقیه موارد شما به راحتی می‌توانید آنها را قانع کرده و موافقت سریع آن‌ها را دریافت کنید، لذا تاکید روی جنبه‌های دیگر است. از طرفی با توجه به پارتویی برخورد کردن در تمام سطوح فعالیت‌های نگهداری و تعمیرات در اینجا نیز باید فعالیت‌ها را متمرکز بر تجهیزات بحرانی انجام دهیم. منابع (انسانی، مالی، زمانی و تجهیزات) محدود هستند و باید از آنها بیشترین استفاده گردد. لذا تحلیل بحرانیت روی تجهیزات باید انجام گیرد و تحلیل RCM را باید روی تجهیز بحرانی شروع کرد. اگر خود شرکت توانایی تحلیل بحرانیت را ندارد می‌تواند از مشاور استفاده کند. ایده های مختلفی برای فاکتور‌های تاثیر گذار بر تحلیل بحرانیت وجود دارد اما حداقل موارد زیر را می‌توان در نظر گرفت:

–         تاثیر روی تولید/کیفیت

–         هزینه تعمیرات

–         تاثیر بر توقفات

–         تاثیر روی ایمنی و محیط زیست

–         قیمت تجهیزات

اگر این مطلب را می پسندید آن را در شبکه های اجتماعی با استفاده از لینک های زیر به اشتراک بگذارید.

همچنین شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.

کتاب نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان

کتاب نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان بر اساس استاندارد SAE 1011&1012

نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان[1] (RCM) ابتدا توسط صنعت هواپیمایی آمریکا برای بهبود ایمنی و اطمینان تجهیزات مرتبط توسعه یافت و در ابتدا ، در گزارشی توسط [F.S Nowlan[2 و [H.F Heap[3 نوشته و از طرف وزارت دفاع آمریکا در سال ۱۹۷۸ منتشر شد. از آن پس از استراتژی RCM برای کمک به تنظیم استراتژی‌های مدیریت دارایی فیزیکی[4]، تقریبا در تمام زمینه‌ها و در تمام کشورهای صنعتی جهان استفاده شده است. فرآیندهایی را که Nowlan و Heap تعریف کرده‌اند، به عنوان اساس اسناد کاربردی در زمینه نگهداری و تعمیرات مورد استفاده قرار گرفته و در طول سال های بعدی توسعه یافته و اصلاح گردیده اند. استفاده گسترده از اصطلاح RCM منجر به پیدایش تعدادی فرآیند که به طور قابل توجهی با فرآیند اصلی متفاوت‌اند شده است، بیشتر این فرآیند های جدید عوامل کلیدی فرایند اصلی را حفظ می‌کنند. بسیاری از این فرآیندهای متفرقه نتوانسته‌اند به اهداف Nowlan و Heap دست یابند و برخی از این فرایندهای متفرقه کاملاً مضر می‌باشند، با این حال به آن‌ها RCM گفته می‌شود.

در نتیجه یک تقاضای رو به رشد جهانی برای ارایه استانداردی که معیاری را مشخص نماید که هر فرآیند RCM بایستی با آن مطابقت کند، وجود داشته است. استانداردهای SAE JA 1011 و SAE JA 1012 به عنوان مراجع اصلی RCM به این تقاضا پاسخ می‌دهند.

استاندارد SAE JA 1011 پیش فرض‌های کلی از مفاهیم و اصطلاحات RCM را بیان داشته است. این استاندارد کمترین معیاری را که هر فرآیند برای RCM نامیده شدن باید با آن مطابقت کند را تشریح می‌کند. این استاندارد برای هر سازمان یا کارشناسی که می‌خواهد ثابت کند که یک فرایندی که RCM نامیده می‌شود آیا در حقیقت RCM هست یا خیر، در نظر گرفته شده است. همچنین این استاندارد برای سازمان‌هایی که مایل به خرید و یا استفاده از خدمات RCM مانند آموزش، تحلیل، مشاوره و یا هر ترکیبی از آن‌ها هستند، سودمند است.

استاندارد SAE JA 1012 به تشریح مفاهیم و اصطلاحات RCM می‌پردازد.

معیارهای این استانداردها بر اساس فرآیندهای RCM و مفاهیم موجود در سه استاندارد زیر است:

 (۱) نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان، Nowlan و Heap، 1978

 (۲) نیروی هوایی آمریکا MIL-STD-2173 (AS) (الزامات نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان نیروی هوایی، سیستم‌های جنگ افزارها و تجهیزات پیشتیبان) و جانشینان آن، راهنمای مدیریت فرمان سیستم‌های هوایی آمریکا، 00-25-403 (راهنمای فرآیند نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان نیروی هوایی)

(۳) نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان RCM 2 [5] John Moubray

این اسناد به عنوان پذیرفته‌شده‌ترین و پرکاربردترین اسناد بین‌المللی RCM شناخته شده‌اند.

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.

 

 


[1] Reliability-Centered Maintenance

[2] F. Stanley Nowlan

[3] Howard F. Heap

[4] Asset

[5] John Moubray

رابطه هزینه های نت با میزان قابلیت اطمینان

رابطه هزینه های نت با میزان قابلیت اطمینان

نت مبتنی بر قابلیت اطمینان RCM

سیر پیدایش و تکامل نت مبتنی بر قابلیت اطمینان RCM

نت مبتنی بر قابلیت اطمینان RCM

اصول نگهداری و تعمیرات از دید جان موبری

تقابل RCM و RCFA

تقابل RCM و RCFA (نت مبتنی بر قابلیت اطمینان و آنالیز علت ریشه ای خرابی ها)