انواع تکنیک های نگهداری و تعمیرات

مطالعات مروری در ارتباط با سیاست انتخاب انواع تکنیک های نگهداری و تعمیرات

download

اخیراً در حوزه نگهداری و تعمیرات موضوع مقایسه های استراتژی های نگهداری و تعمیرات خیلی معمول شده و خوراک خیلی از پایان نامه های کارشناسی و کارشناسی ارشد قرار گرفته است. اینکه استفاده از واژه استراتژی درست است یا خیر بحثی دیگر و پستی جداگانه می طلبد، اما به طور خلاصه استفاده از واژه های تکنیک و یا برنامه خیلی مناسب تر است تا استراتژی و برای PM و PdM و CM و RTF واژه استراتژی درست نیست. در پژوهشی که به مطالعه مروری بر روی این مقالات و مطالعات داشته ام به جدول زیر منتج شده است. این جدول در مقاله ای توسط بنده در دهمین کنفرانس نگهداری و تعمیرات ارائه شده است و در سایت دانشنامه نت نیز در اختیار خوانندگان عزیز قرار می گیرد.

جدول1: خلاصه تحقیقات خارجی

ردیف

نام نویسنده

سال

روش و ابزار

صنعت

استراتژی های نت

1

Anhua Peng,

Zhiming Wang

2011

مقایسه RMG با TOPSIS

صنعت برق (پمپ ها)

CM -TBM -CBM

2

Alireza Ahmadi

2011

AHP, TOPSIS, and

VIKOR

سیستم سوخت رسانی هواپیما

Run to failure – Functional check- Restoration- Discard

Incorporation of PHM

3

M. A.

Burhanuddin

2011

AHP

صنایع غذایی

failure-based

maintenance

4

Sunil Dutta

2011

تکنیک های منطق فازی

صنایع حمل و نقل نظامی

7 استراتژی مختلف

5

Arash Sadeghi , Roshanak Alborzi Manesh

2012

ANP فازی

فولاد

Traditional Maintenance

TPM- WMS

6

 Siew-Hong, Ding and Shahrul Kamaruddin

2012

TOPSIS فازی

 

CM-PM-PDM-AM

7

Selim Zaim  et al

2012

AHP وANP

صنعت چاپ در ترکیه

CM-PM-PDM

8

Elahe Faghihinia

Naser Mollaverdi

2012

PROMETHEE II

 10Scenario

9

Balasaheb S Gandhare

Milind Akarte

2012

AHP

CM- PM-TPM-RCM

10

 Jureen Thor   et al

2013

مقایسه 4 روش MCDM

CM- DOM- PM-PDM- AM

 

 

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.

مدهای خرابی

سوال سوم RCM2 از نگاه SAE JA 1011 , SAE JA 1012 چیست؟ (مدهای خرابی)

RCM

 

1– مدهای خرابی[1]

یک فرآیند RCM که مطابق با SAE JA 1011 باشد در مرحله بعد این پرسش را مطرح می‌کند: ” چه چیزی موجب خرابی وظیفه ای می‌شود (مدهای خرابی)؟ ” در این بخش به بحث درباره پنج مولفه کلیدی زیر می‌پردازیم که مربوط به مدهای خرابی می باشد.

  i.    تعریف مدهای خرابی

  ii.    مشخص کردن منظور عبارت ” احتمال منطقی “

  iii.    سطوح علت و معلول

  iv.    منابع اطلاعاتی

  v.     انواع مدهای خرابی

1-1- تعریف مدهای خرابی[2]

کلیه مدهای خرابی که منطقاً وقوع آن‌ها محتمل است می‌بایست تعریف شوند.

در بخش قبل گفته شد که RCM میان وضعیت خرابی دارایی (خرابی وظیفه ای) و وقایعی که موجب وضعیت های خرابی می‌شوند (مدهای خرابی) تمایز قائل است. چرا که مشخص کردن دلایل خرابی تا زمانی که مشخص نکنیم منظور از کلمه ” خرابی” دقیقاً چه است، غیر ممکن است. فرآیند RCM خرابی های وظیفه ای را پیش از مدهای خرابی مشخص می‌کند. در شکل 3 روشی که معمولا از طریق آن، این امر مستند می‌شود برای وظیفه اولیه پمپی که در شکل 1 آمده است نشان داده شده است. شکل 3 که وظایف، خرابی‌های وظیفه ای و مدهای خرابی یک دارایی را ذکر می‌کند، تقریباً کلیه مولفه‌های یک مد خرابی و تجزیه و تحلیل اثر (FMEA) آن را نشان می‌دهد. اثرات هر مد خرابی در گام‌های بعدی ذکر شده‌اند.

شکل 1 وظیفه یک پمپ

شکل 3 همچنین نشان می‌دهد که شرح یک مد خرابی حداقل می‌بایست دارای یک اسم و یک فعل باشد. این توصیف باید جزئیات کافی برای امکان انتخاب سیاست مدیریت خرابی مناسب را داشته باشد، اما نه آن قدر مشروح که مقدار زمان زیادی برای تجزیه و تحلیل خود فرآیند تلف شود.

افعالی که برای توصیف مد خرابی انتخاب می‌شود باید با دقت بالایی انتخاب شود چرا که تأثیر شدیدی بر فرآیند انتخاب سیاست مدیریت خرابی دارد. برای مثال، افعالی مانند “خرابی” یا “شکست” یا “سوء­ عملکرد” می‌بایست با احتیاط استفاده شوند؛ زیرا درباره آنچه ممکن است راه حل مناسب مدیریت مد خرابی باشد ، نشانه‌های کمی در اختیار می‌گذارند و یا اصلاً نشانه‌ای به ما نمی‌دهند. استفاده از افعال خاص‌تر انتخاب از میان طیف گسترده گزینه‌های مدیریت خرابی را میسر می‌سازد.

برای مثال مد خرابی 1A4 در شکل 3 ممکن است به صورت ” خرابی کوپلینگ ” تعبیر شده باشد. چنین عبارتی هیچ سر نخی درباره آنچه ممکن است برای پیش‌بینی یا جلوگیری از مد خرابی انجام شود به ما نمی‌دهد. اگر بگوییم پیچ‌های اتصال شل می‌شود یا مراکز اتصال به دلیل پوسیدگی قطع می‌شود آن وقت تشخیص یک عمل کنش گرایانه بسیار آسان‌تر خواهد بود.

 

شکل 3 مدهای خرابی پمپ 

شکل 3: مدهای خرابی پمپ

برای شیرها، کلیدها و تجهیزات مشابه، توصیف مد خرابی می‌بایست مشخص کند که دلیل از دست دادن وظیفه ، عدم کارکرد تجهیز در باز کردن بوده یا در عدم کارکرد تجهیز در بستن.

عبارت ” شیر بر اثر گرفتگی بسته شده ” بیشتر از عبارت ” شیر دچار گرفتگی شده ” به ما اطلاعات می‌دهد. علاوه بر این، هدف از تعریف مدهای خرابی، تشخیص علت خرابی وظیفه ای است تا راهی برای پیش‌بینی یا پیش‌گیری از آن پیدا شود. در نتیجه ممکن است گاهی لازم باشد این مرحله اضافی را انجام دهیم، مانند مورد ” شیر بر اثر گرفتگی بسته شده که به خاطر زنگ زدگی پیچ آن می باشد “. در این زمینه، استفاده از کلمه ” زنگ زدگی ” نشان می‌دهد که شاید بهتر باشد مدیریت خرابی را بر روی تلاش برای شناسایی و کنترل زنگ زدگی متمرکز کنیم.

1-2- مشخص کردن معنای عبارت احتمال منطقی[3]

روش تصمیم گیری درباره اینکه چه دلایلی باعث رخداد یک مد خرابی می شوند، باید برای مالک یا استفاده کننده از دارایی قابل قبول باشد.

 

در بخش قبل بیان شد که ، کلیه مدهای خرابی که از نظر منطقی احتمال دارد موجب رخداد هرگونه خرابی وظیفه ای شوند، می‌بایست مشخص گردند. احتمال به معنی رسیدن به معقولیت می باشد ، زمانی که توسط افراد آگاه و آموزش دیده بکار برده می‌شود. در این استاندارد اغلب به جای ” منطقی ” از عبارت ” معتبر ” استفاده می‌شود.

اگر افرادی که برای استفاده از RCM آموزش دیده‌اند و کسانی که در زمینه عملیاتی دارایی آگاهی دارند توافق کنند که احتمال وقوع یک مد خرابی خاص به شکل قابل توجهی بالا می‌باشد به نحوی که نیاز به تجزیه و به تحلیل‌ آینده آن دارایی بوجود آید، در آن صورت مد خرابی می‌بایست ذکر شود.

گاهی تصمیم گیری در مورد اینکه آیا مد خرابی می‌بایست ذکر شود یا خیر در عمل بسیار دشوار است. این مسئله هم به احتمال وقوع و هم به سطح جزئیات مورد استفاده در توصیف مدهای خرابی مرتبط است. تعداد کم مدهای خرابی یا جزئیات کم گاهی به تحلیل ظاهری و گاهی تحلیل خطرناک منجر می‌شود. تعداد مدهای زیاد با جزئیات فراوان باعث می‌شود تا کل فرآیند RCM بیش از آنچه لازم است به طول انجامد. در موارد سخت این امر می‌تواند باعث شود که فرآیند دو یا حتی سه برابر بیش از مدت زمان لازم طول بکشد ،پدیده ای که با عنوان تحلیل ناقص شناخته می‌شود و نیز ممکن است منجر به برنامه‌های نگهداری بسیار طاقت فرسا گردد. در مواقعی که ممکن است درباره آنچه مستدل می باشد مخالفت یا شک وجود داشته باشد، تصمیم نهایی می‌بایست از سوی سازمان مالک یا استفاده کننده دارایی اخذ گردد تا در صورت وقوع خرابی، سازمان مالک یا استفاده کننده مسئول نهایی عواقب مد خرابی باشد. توجه داشته باشید که تصمیم به ذکر یک مد خرابی می‌بایست با در نظر گرفتن عواقب آن انجام گردد. اگر احتمال برود که عواقب بسیار شدید باشند در آن صورت باید مدهای خرابی با احتمال کمتر لیست گردیده و مورد تجزیه و تحلیل بیشتر قرار گیرند.

برای مثال اگر پمپی که در شکل 3 توصیف شد در یک کارخانه مواد غذایی یا کارخانه مونتاژ خودرو نصب می‌شد مد خرابی (شکستگی پوسته بدلیل سقوط شی از آسمان) بدلیل اینکه کاملاً غیر محتمل است فورا منتفی خواهد شد با این حال اگر پمپ مشابه ای به عنوان پمپ خنک کننده اولیه در یک راکتور هسته‌ای در نیروگاه برق تجاری باشد، این مد خرابی بیشتر احتمال دارد جدی گرفته شود حتی اگر همچنان غیر محتمل باشد. استراتژی های مدیریت خرابی مناسب ممکن است هواپیما را از پرواز بر روی کارخانجات منع کند، یا سقفی را طراحی کند که بتواند در برابر سقوط هواپیما مقاومت کند این مسئله تنها یک حدس و گمان ساده نیست و البته معمولا هر دو سیاست در نیروگاه‌های هسته ای در نظر گرفته می‌شوند.

1-3- سطوح علت[4]

مدهای خرابی می‌بایست در سطحی از علت مشخص گردند که امکان تعیین سیاست مدیریت خرابی مناسب ممکن باشد.

در بخش قبل گفته شد که مدهای خرابی می‌بایست با جزئیات کافی به منظور انتخاب سیاست مدیریت خرابی مناسب شرح داده شوند، اما نه آن قدر مفصل که مقدار زمان زیادی را در خود فرایند تجزیه و تحلیل تلف شود.

مقدار جزئیاتی که مدهای خرابی باید در آن سطح تشریح گردند در شکل 4 نشان داده شده است که بر اساس پمپی است که وظایف و خرابی‌های وظیفه ای آن در شکل 3 شرح داده شد. شکل 4 برخی مدهای خرابی را که ممکن است باعث خرابی وظیفه ای شوند مانند عدم توانایی در انتقال آب را نشان می‌دهد. در این مثال این مدهای خرابی در 7 مرحله در نظر گرفته می‌شود که با خرابی پمپ به عنوان یک مجموعه کلی آغاز می‌شود.

اولین نکته‌ای که در این مثال مشخص می‌شود ارتباط میان سطح جزئیات و تعداد مدهای خرابی ذکر شده است. این مثال نشان می‌دهد که هر چه کنکاش در یک FMEA بیشتر باشد تعداد مدهای خرابی که می‌توان ذکر کرد بیشتر می‌شود. برای مثال، 3 مد خرابی برای پمپ در مرحله 3 شکل 4 آمده است در حالی که در مرحله 6 تعداد آن 20 مورد می باشد.

نکته دیگری که از شکل 4 بدست می‌آید علل ریشه‌ای است که در زیر بحث می‌شود.

 شکل 4 مدهای خرابی در سطوح مختلفی از جزییات

شکل 4: مدهای خرابی در سطوح مختلفی از جزییات

1-3-1- علل ریشه‌ای

اصطلاح علل ریشه‌ای اغلب در ارتباط با تجزیه و تحلیل خرابی‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد و نشان می‌دهد که تنها در صورتی می‌توان به یک علت قطعی و نهایی دست یافت که به قدر کافی کنکاش کرده باشیم. در حقیقت انجام این امر نه تنها بسیار دشوار است بلکه معمولا غیر ضروری نیز می باشد.

برای مثال در شکل 4، مد خرابی “مهره پروانه شل شده است” در سطح 4 ذکر شده که به ترتیب به خاطر “ترک خوردن مهره پروانه” در مرحله 5 ایجاد شده است. اگر یک مرحله پایین‌تر برویم این ترک ممکن است به دلیل “بیش از حد محکم شدن مهره پروانه” در مرحله 6 ایجاد شده باشد که ممکن است به دلیل خطا در مونتاژ  در مرحله 7 اتفاق افتاده باشد. خطا در مونتاژ ممکن است به این دلیل اتفاق افتاده باشد که حواس تکنیسین پرت شده است (مرحله 8). تکنسین ممکن است به دلیل بیماری فرزندش تمرکز کافی نداشته باشد (مرحله 9). این مد خرابی ممکن است به این دلیل اتفاق افتاده باشد که کودک در رستوران غذای نامناسبی خورده است (مرحله 10).

واضح است که این فرآیند کنکاش تقریبا می‌تواند برای همیشه ادامه یابد ، فراتر از حدی که سازمان مسئول عملیات دارایی و نگهداری وتعمیرات دارایی، کنترلی بر مدهای خرابی داشته باشد. به همین خاطر است که SAE JA 1011 برای فرآیند RCM نیازمند است که مدهای خرابی را در سطحی از عوامل مشخص کند که تشخیص سیاست مدیریت خرابی مناسب را امکان پذیر سازد. این مرحله در مدهای خرابی مختلف، متغیر خواهد بود. ممکن است برخی مدهای خرابی در مرحله 3 مشخص ، برخی دیگر در مرحله 5 و مابقی در مراحل دیگر مشخص گردند.

توجه داشته باشید که مدهای خرابی که در شکل 4 نشان داده شده‌اند ممکن است در زمینه‌ای دیگر از آنچه برای شکل 4 استفاده شده از نظر منطقی محتمل نباشند. در آن صورت هیچ دلیلی برای اشاره به آن‌ها وجود ندارد و برعکس آن مدهای خرابی که در شکل 4 نشان داده نشده‌اند اما از نظر منطقی احتمال وقوع آن‌ها در آن زمینه وجود دارد، ممکن است به لیست اضافه شوند. همچنین در نظر داشته باشید که مدهای خرابی که در شکل 4 آمده‌اند تنها در مورد خرابی وظیفه ای و عدم توانایی در انتقال آب است. شکل 4 مدهای خرابی را که موجب خرابی های وظیفه ای دیگر مانند نبود حفاظت و یا نبود کنترل است را نشان نمی‌دهد.

1-4- منابع اطلاعات در مورد مدهای خرابی[5]

فهرست مدهای خرابی می‌بایست شامل مدهای خرابی باشد که قبلا رخ داده‌اند ، مدهای خرابی که در حال حاضر با برنامه‌های نگهداری و تعمیرات موجود جلوگیری می شوند و نیز مدهای خرابی که هنوز رخ نداده‌اند اما گمان می‌رود که از نظر منطقی در آن زمینه محتمل باشند.

مدهای خرابی که قبلا در دارایی یکسان یا مشابه ای رخ داده‌اند آشکارترین مواردی هستند که در فهرست مدهای خرابی قرار می‌گیرند، مگر آنکه این مدهای خرابی به گونه‌ای تغییر کنند که امکان وقوع مجدد آن‌ها از بین برود. منابع اطلاعاتی این مدهای خرابی شامل افرادی است که دارایی را به خوبی می‌شناسند و نیز سابقه فنی و بانک اطلاعاتی دارند (اپراتورها، تعمیرکاران، فروشندگان تجهیزات یا استفاده کنندگان تجهیزات مشابه).

مدهای خرابی که موضوع روتین‌های نگهداری و تعمیرات پیش اقدامانه موجود می‌باشند، می‌بایست در فهرست مدهای خرابی گنجانده شوند. یکی از راه‌های اطمینان از اینکه هیچ یک از این مدهای خرابی نادیده گرفته نشده این است که برنامه‌های نگهداری موجود را در مورد دارایی‌های یکسان و یا مشابه بررسی کرده و این سوال را مطرح کنیم که ” در صورت انجام نشدن این کار چه مدهای خرابی اتفاق می‌افتد؟ ” اگر چه برنامه‌های موجود می‌بایست تنها پس از آن که ادامه فرآیند تجزیه و تحلیل RCM تکمیل شد به عنوان یک بررسی پایانی مورد مطالعه قرار گیرند تا احتمال تداوم وضع موجود کاهش یابد.

در نهایت فهرست مدهای خرابی می‌بایست شامل مدهای خرابی که هنوز به وقوع نپیوسته اما در زمینه مورد نظر امکان وقوع دارد نیز باشد. تشخیص و تصمیم درباره چگونگی مواجهه با مدهای خرابی که هنوز رخ نداده از ویژگی‌های ضروری کلی مدیریت کنش گرایانه و از ویژگی‌های خاص مدیریت ریسک است و نیز یکی از چالش‌ برانگیزترین جنبه‌های چشم‌انداز RCM است، چرا که مهارت و دانش افراد در این امر از اهمیت بالایی برخوردار است.

1-5- انواع مدهای خرابی[6]

فهرست مدهای خرابی می‌بایست شامل هر رویداد یا فرآیندی باشد که احتمال دارد باعث خرابی وظیفه ای شامل نقص تجهیز، نقص طراحی و خطای انسانی ، خواه توسط اپراتورها یا تعمیرکاران رخ دهد ، باشد. مگر آنکه خطای انسانی به وسیله فرآیندهای تحلیلی جدا از RCM نشان داده شده باشد.

خرابی هنگامی رخ می‌دهد که ظرفیت یک دارایی برای شروع بالاتر از عملکرد مطلوب باشد اما بعد از آنکه دارایی به کار گرفته می‌شود به پایین‌تر از عملکرد مطلوب می‌رسد. این مسئله شامل کلیه اشکال ساییدگی و پارگی مانند فرسودگی، خوردگی، سایش ، تبخیر، تخریب (به ویژه عایق، روغن و …) و غیره می‌شود. البته این مدهای خرابی می‌بایست در فهرستی از مدهای خرابی که گمان می‌رود از نظر منطقی متحمل هستند و در مناسب‌ترین سطح ممکن تشریح شوند.

در برخی موارد، طراحی یک دارایی یا تنظیمات یک سیستم ممکن است آن را در انجام کامل الزامات عملیاتی در زمینه موارد انتظار، ناتوان کند. اگر چنین نواقصی بر تجهیزات موجود تاثیر گذار شناخته شوند و یا اگر در مورد تجهیزات جدید گمان رود که فرآیندهای مدیریت طراحی و ساخت موجود قادر به تشخیص و رفع این نواقص نمی‌باشند، در آن صورت این مدهای خرابی می‌بایست به گونه‌ای ذکر شوند که بتوان استراتژی های مدیریت خرابی مناسب را در آنالیزهای بعدی تعریف کرد.

بسیاری از خرابی های وظیفه ای هنگامی رخ می‌دهند که فشار وارد بر یک دارایی بیش از توانایی تحمل آن افزایش یابد. در عمل این افزایش فشار اغلب توسط انسان انجام می‌شود. مطالعات انجام شده درباره این موضوع چنین خطاهای انسانی را به انواع مختلفی دسته بندی می‌کند. اگر چه در زمینه دارایی فیزیکی این خطاها به یکی از دسته‌های زیر مربوط می‌شود:

الف. کاربری نادرست: این مسئله معمولا به دو صورت می باشد.صورت اول پایدار، اغلب عمدی و بار اضافی است. برای نمونه می‌توان ماشینی را مثال زد که در سطح عملکردی کار می‌کند که برابر با ظرفیت اولیه یا فراتر از آن است؛ مانند موتور خودرویی که به شکل مداوم با RPM بالایی کار می‌کند و موجب می‌شود تا به صورت نابهنگامی از کار بی افتد. دومین صورت، ناگهانی، معمولا غیر عمدی و بار اضافی است. مانند خودرویی که در هنگام حرکت به جلو در دنده معکوس قرار می‌گیرد و به جعبه دنده صدمه وارد می‌شود.

ب. مونتاژ معیوب: مثلا اگر مکانیکی ابزار را در جعبه دنده جا بگذارد یا برق کار سیم‌های کلیدی را اشتباه وصل کند.

ج. صدمات خارجی: برای مثال پمپی که به وسیله لیفتراک پرس شده است.

اگر گمان می‌رود که چنین افزایش‌هایی در فشار وارده در زمینه مورد نظر از نظر منطقی محتمل می‌باشند و اگر در حال حاضر تحت فرآیند تحلیلی دیگری نمی‌باشند، می‌بایست در فهرست مدهای خرابی آورده شوند تا بتوان استراتژی های مدیریت خرابی مناسب را تعیین کرد.

 

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.


[1] Failure Modes

[2] Identifying Failure Modes

[3] Establishing what is Meant By “Reasonably Likely”

[4] Levels of Causation

[5] Sources of Information about Failure Modes

[6] Types of Failure Modes

نت مبتنی بر قابلیت اطمینان (RCM)

آمادگی برای اجرای نت مبتنی بر قابلیت اطمینان (RCM)

RCM_logo

قبل از اینکه اجرای تحلیل RCM را شروع کنید اقداماتی که پیش نیاز تحلیل است توصیه می گردد. در این پست سه اقدام آن را آورده ایم. این مطلب برگرفته از مقاله ای ارائه شده در دهمین کنفرانس ملی نگهداری و تعمیرات توسط اینجانب است. محتوی اصلی مطلب برگرفته از صحبت های داگلاس پلاکنت مشاور مطرح RCM می باشد.

 

  •         چند شاخص را قبل از شروع کار اندازه‌گیری کنید:

می‌توانید شاخص‌های قابلیت اطمینان و دیگر شاخص‌های مهم مربوط به تجهیزات را تعریف و اندازه‌گیری نمائید. برای شرکت‌های تولید محور مانند خودرویی شاخص  OEE و یا TEEP شاخص‌های مناسبی هستند. شاخص‌های آماده‌ به کاری و میزان قابلیت اطمینان نیز مناسب هستند. این شاخص‌ها بر روی تجهیز بحرانی اندازه‌گیری می‌شود و پس از اجرای RCM نیز روند تغییر این شاخص‌ها توسط تیم RCM بررسی شده و تاثیر تحلیل RCM روی این شاخص‌ها پیگیری می‌گردد. با این کار ارزش پیاده‌سازی RCM را می‌توانید پس از اتمام کار به مدیرعامل و هیئت مدیره نشان دهید.

 

  •        گزارشی از تاریخچه عملیاتی تجهیز بنویسید:

در تیم‌های RCM شخصی به نام تسهیلگر تقریباً اصلی‌ترین نقش را بر عهده دارد. این شخص به همراه کسی که متخصص تجهیز انتخاب شده می‌باشد، باید گزارشی از تاریخچه عملیاتی تجهیز بنویسند. این متخصص معمولاً کسی است که با طراحی تجهیز آشناست، از نیازمندی‌های کسب و کار در ارتباط با تجهیز آگاهی دارد و می‌داند تجهیز تا کنون چه عملکردی داشته است. با توجه به اینکه افراد مختلفی از واحدهای مختلف در تیم RCM خواهند بود هر یک انتظار مد نظر خود را از خروجی RCM خواهد داشت. هدف از نوشتن این گزارش این است که دقیقاً مشخص کنید سمت و سوی تیم تحلیل RCM چه خواهد بود و تیم RCM به دنبال چه چیزی است. این متن می‌تواند در حدود سه صفحه باشد. در این سه صفحه عمدتاً موضوعات زیر پوشش داده می‌شود:

–         چرا این تجهیز خریداری شده است؟

–         کی نصب و راه‌اندازی شده است؟

–         چه عملکردی از این تجهیز انتظار داریم؟

–         عملکرد تجهیز در حال حاضر چگونه است؟

–         تاثیر توقف تجهیز چگونه است؟

–         هزینه‌های توقف حدوداً چقدر است؟

–         استانداردهای زیست محیطی و ایمنی تجهیز چه هستند؟

–         دستورالعمل بهره‌برداری و نگهداری وتعمیرات چه هستند؟

–         چند تا از خرابی‌های عمده که تا کنون تجهیز داشته‌ است ذکر گردد.

–         چه محدودیت‌هایی برای تحلیل RCM روی این تجهیز داریم؟

می‌توان از یک شکل شماتیک از تجهیز در این گزارش کوتاه استفاده کرد.

 

  •         تاریخچه و مستنداتی که تا کنون در ارتباط با تجهیز وجود دارد را جمع‌آوری کنید.

برای اینکه به تیم تحلیلگر RCM بتوانید کمک کنید لازم است که اطلاعات و اسنادی حیاتی که برای یک تحلیل کامل لازم است را جمع‌آوری کنید. در نظر داشته باشید نتایج و دقت تحلیل شما به دقت اطلاعات جمع‌آوری شده در شروع تحلیل وابسته است. این اطلاعات شامل موارد زیر می‌گردد:

1-           نقشه‌ها: نقشه‌های فنی تجهیز و ازبیلت آن‌ها

2-           لیست کامل فعالیت‌های PM و PdM که بر روی تجهیز انجام می‌شود، تهیه گردد.

3-           دستورالعمل سازنده اصلی تجهیزات و قطعات سیستمی که قرار است تحلیل شود.

4-           تاریخچه بهره‌برداری و نت: شامل لیستی از خرابی‌هایی که اتفاق افتاده است. کلیه اطلاعاتی که در نرم‌افزار مدیریت نت (CMMS) و مربوط به آن تجهیز وارد شده است.

5-           لیست قطعات یدکی تجهیز- لیست قطعاتی از تجهیز که تا کنون خرابی بر روی آن‌ها اتفاق افتاده است.

هر چه این اطلاعات جمع‌آوری شده کامل‌تر و دقیق‌تر باشد در مرحله تحلیل RCM موفق‌تر خواهند بود. مخصوصاً زمانی که حالات خرابی، آثار خرابی و پیامدها باید استخراج شود.

 

 

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.

آیا در همه مراحل پیاده سازی سیستم های نوین نت عملکرد افراد سازمان یکسان است؟

همان طور که در پست قبل اشاره شد است عملکرد افراد در مواجهه با تحول در سه دوره تقسیم بندی می شود. در این پست می خواهیم به این مساله بپردازیم که هر یک از این دوره ها چه ویژگی هایی دارد و عملکرد افراد در فرآیند تحول چگونه تغییر خواهد کرد؟

 

Efficiencyدر واقع هریک از این دوره ها متناسب با شرایط خاص آن دوره، سطح عملکرد متفاوت خواهد بود که این تغییرات در نمودار 1 نشان داده شده است.

nemodar

نمودار سطح عملکرد افراد در تحول

.

و هر یک از دوره ها طبیعتا ویژگی های خاص خود را دارد. جدول زیر ویژگی ها و احساسات افراد سازمان در پروسه تحول را در مراحل مختلف نشان می دهد.

jadval

جدول تغییرات دیدگاه های افراد به تحولات

.

با شناخت مراحل مختلفی که افراد در مواجهه با تحولات سپری می­کنند، که با شوک به عنوان اولین واکنش آغاز می­شود و در نهایت پس از طی دوره ای به اعتقاد می انجامد، در گام بعدی لازم است مدیریت سازمان برای اینکه استقرار نت با موفقیت انجام شود، برای هریک از مراحل استراتژی مناسب برای مواجهه با رفتارهای پرسنل اتخاذ نماید تا به نتیجه مطلوب دست یابد.

در هریک از دوره ها چه استراتژی ها و تکنیک هایی را می توان استفاده کرد؟

در پست های بعدی به این سوال پاسخ داده خواهد شد.

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.

نت بر اساس پایش وضعیت

پردازش داده در نت بر اساس پایش وضعیت

downloadاولین مرحله از کار پردازش داده (Data processing) پاک سازی داده (Data cleaning) میباشد. این مرحله، بسیار مهم است از این نظر که داده به خصوص داده های رخداد (Event Data) معمولا شامل خطا و نویز می باشند. این داده های پاک سازی شده می توانند برای تحلیل های بعدی و مدل سازی مورد استفاده قرار بگیرند. خطای موجود در داده ها می تواند شامل خطای شخص در وارد کردن داده ها به صورت دستی باشد ( که در داده های رخداد خیلی به وقوع می پیوندد) و خطای موجود در داده های پایش وضعیت که می تواند شامل خطای اندازه گیری مربوط به سنسور ها باشد. فیلتر سازی داده ها از نویز و خطاهای دستی موضوع بسیار گسترده ای است که در مباحث تخصصی تر بدان پرداخته خواهد شد. مرحله بعدی در پردازش داده، تحلیل داده (Data analysis) نام دارد. مدل ها، الگوریتم ها و ابزار متنوعی برای تحلیل داده به جهت درک و تفسیر بهتر در پیشینه پژوهشی مورد استفاده قرار می گیرد. این روش ها و انتخاب آنها بستگی به نوع داده های جمع آوری شده دارد. داده های پایش وضعیت که در مرحله جمع آوری داده بدست آمده اند، متنوع بوده و به سه دسته کلی تقسیم می شوند:

داده از نوع مقدار (Value Type): داده های که در بازه های زمانی مشخصی اندازه گیری می شوند و تنها شامل یک مقدار می باشند، مانند داده های تحلیل روغن، دما، فشار و رطوبت

داده از نوع شکل موج (Waveform type): داده هایی که در بازه های زمانی مشخصی اندازه گیری می شوند و به صورت سری های زمانی می باشند و شکل موج زمانی هم نامیده می گردند. مانند داده های ارتعاشی، داده های آکوستیک و …

داده از نوع چند بعدی (multi dimension type):داده هایی که در بازه های زمانی مشخصی اندازه گیری می شوند و به صورت چند بعدی می باشند مانند داده های تصوری (Image data) که می توانند شامل ترموگرافی مادون قرمز، تصویر حاصل از اشعه X و … می باشند.

پردازش داده برای داده های شکل موج و داده های چند بعدی، پردازش سیگنال (signal processing) نیز نامیده می شود. روش های پردازش سیگنال بسیاری برای پردازش داده ها جهت استفاده های آتی با اهداف تشخیص و پیش بینی عیوب مورد استفاده قرار می گیرند. به پروسه استخراج اطلاعات مفید از سیگنال های خام استخراج ویژگی (Feature extraction) می گویند. البته روش های پردازش سیگنال مربوط به داده های چند بعدی بسیار پیچیده تر از داده های شکل موج می باشد. در زمینه پردازش داده های چند بعدی از روش پردازش تصویر (Image processing) برای استخراج ویژگی های مفید استفاده میشود. در ادبیات فن سه حوزه اصلی برای تحلیل داده های شکل موج ( سری زمانی) وجود دارد که شامل: تحلیل حوزه زمان (Time domain analysis) تحلیل حوزه فرکانس (Frequency domain analysis) تحلیل حوزه زمان- فرکانس (Time- frequency domain analysis) می باشد.

 

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.

روانکاری مبتنی بر قابلیت اطمینان

فاز اول در روانکاری مبتنی بر قابلیت اطمینان

روانکاری مبتنی بر قابلیت اطمینان دانشنامه نت

 

بررسی جزء به جزء/هدف گذاری جامع (فاز 1 برنامه روانکاری مبتنی بر قابلیت اطمینان) :  

روند اجرای برنامه RCL شامل یک سری ممیزی می باشد که به عنوان یک برنامه تجزیه و تحلیل یا ارزیابی وضعیت در نظر گرفته می شود. این ممیزی از این بابت صورت می گیرد تا بتوان تفاوت بین یک عمل روتین که هم اکنون انجام می شود با یک برنامه در حد کلاس جهانی یا بهترین شیوه صنعتی را مشخص نمود. در برآورد  کلی، 9 تقسیم بندی کلی برای اجرای برنامه RCL بدست مطابق شکل شماره (1) آمده است.

 RCL

شکل شماره (1): اجزای 9 گانه ممیزی سیستم روانکاری

علاوه بر این دسته بندی، با زبان ساده تر و به صورت موردی برای روانکاری، اغلب می توان به صورت زیر تقسیم بندی را بیان نمود :

  • انتخاب و استفاده از روش های مشخص برای روانکاری
  • آزمایش های کنترل آلودگی
  • روانکاری با گریس یا کاربرد آن
  • روانکاری با روغن و یا کاربرد آن
  • بازدید های روتین
  • روش های نمونه برداری روغن
  • میزان تست نمونه روغن
  • ذخیره و استفاده از روان کننده
  • معیارهای اندازه گیری

ابتدا اطلاعات مناسب توسط نیروهای مشاور برنامه جهت مشخص کردن اختلاف برنامه و تعیین یک طرح کلی برای بهبود بیشتر جمع آوری و تکمیل می گردد. ارزیابی فرآیند ها این امکان را به مشاور و نیروهای برنامه ریزی می دهد تا تشخیص دهند که از چه جهتی بر روی برنامه طراحی متمرکز شوند. فاز یک معمولاً شامل عملیاتی برای توسعه اهداف برنامه، شرح کار و خط مشی برنامه می‌باشد.

این برنامه را در پست های آینده تشریح خواهیم کرد.

منبع: Allied Reliability Group

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.

 

مدیرت پروژه تعمیرات اساسی (اورهال)

مدیرت پروژه تعمیرات اساسی (اورهال) (Overhaul Project Management)

overhaul project management www.mpedia.ir

 

ویژگی های پروژه تعمیرات اساسی:

  • پروژه یک کار منحصر به فرد، جدید و غیرتکراری است. اورهال تجهیزات جدید، منحصر به فرد و غیرتکراری (در بازه زمانی محدود) است.
  • پروژه برای تحقق یک نتیجه عینی انجام می شود. نتیجه عینی در اورهال افزایش کارایی و کاهش توقفات دارایی می باشد.
  • پروژه موقتی است. اورهال نیز زمان محدود دارد و موقتی است.
  • تحقیق نتیجه پروژه نیاز به تقسیم آن به بسته های کاری مشخص (WBS)، غیر تکراری و گسسته دارد. توانایی تعریف WBS در اورهال نیز وجود دارد.
  • هریک از فعالیت ها نیازمند منابع کاری و مصرفی مختلفی هستند. امکان تعیین منابع کاری و مصرفی اورهال وجود دارد. (قطعات یدکی، موارد مصرفی، نیروی انسانی)
  • بودجه فعالیت ها محدود و قابل پیش بینی است و باید یک حامی مالی داشته باشد. در اورهال نیز بودجه هریک از فعالیت‌ها قابل شناسایی و حامی مالی آن سازمان است.

ساختار طرح و پورتفولیو برای تعمیرات اساسی:

طرح:

یک گروه از پروژه ها می‌باشد که مدیریت آن به صورت هماهنگ انجام می شود.مانند طراحی و ارتقاء که در  تجهیزات بزرگ و عظیم نیز تعمیرات اساسی چندین تجهیز با منابع مشترک مدیریت می‌گردد.

مدیریت سبد پروژه ها (پورتفولیو):

یک فعالیت متمرکز مدیریت شامل شناخت، اولویت بندی، توسعه، مدیریت و کنترل پروژه ها، برنامه ها و سایر کارهای مرتبط برای دستیابی به اهداف استراتژیک خاص است.مدیریت پورتفولیو نسبت به مدیریت پروژه، رابطه نزدیکتری با مدیریت عمومی (مدیریت جامع) دارد.در اورهال تجهیزات نیز اجزای مختلفی برای نگهداری و تعمیرات وجود دارند که نیاز به یک مدیریت جامع دارند.

وظایف اصلی مدیریت پورتفولیو:

مهمترین وظایف مدیریت پورتفولیو به شرح ذیل است:

مدیریت بودجه، مدیریت بازار، مدیریت منابع انسانی، مدیریت فناوری اطلاعات، مدیریت کیفیت، مدیریت فرایندها، مدیریت هموندان (مدیریت نیازهای اطلاعاتی و تعامل با اسپانسرها)، پشتیبانی تصمیم مدیریت سطح بالا. این موارد در پروژه های تعمیرات اساسی به وضوح قابل شناسایی است.

مرحله بندی پروژه تعمیرات اساسی بر مبنای استاندارد PMBOK:

در شکل شماره (1) مراحل و گروه های فرایندی مدیریت پروژه برای پروژه‌های تعمیرات اساسی آورده شده است:

OPM-mpedia.ir 

شکل شماره (1) : فرایندهای استاندارد مدیریت پروژه برای تعمیرات اساسی

در پست های آینده مراحل استاندارد PMBOK و جایگاه مدیریت پروژه اورهال در این مراحل بررسی خواهد شد.

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.

ارزیابی وضعیت فعلی ماشین آلات

ارزیابی وضعیت فعلی ماشین آلات

survey-01در پست های قبلی به مبحث زیرساخت ها اشاره کردم و گفته شد که استانداردهای ISO55000 می توانند مرجع بسیار باارزشی در این مورد باشند. البته تعیین اهداف و سیاست ها و برنامه های کلی بر مبنای اطلاعاتی انجام می گیرد و شاید ارزیابی وضعیت فعلی ماشین آلات و تجهیزات و تعیین وضعیت مطلوب آنها یکی از مهمترین موارد باشد.

در این زمینه ضروری است نسبت به انجام موارد زیر در مورد دارایی ها اقدام شود:

–       تعیین لیست کامل دارایی های تحت پوشش نگهداری و تعمیرات همراه با مشخصات فنی و ظرفیت های اجرایی

–       دسته بندی دارایی ها (برای نمونه برحسب نوع، کاربری و…)

–       تعیین عمر فعلی دارایی ها و عمر باقیمانده (هم برحسب زمان و هم بر حسب کارکرد)

–       تهیه گزارش مقدار کارکرد دارایی ها در دوره های گذشته

–       تهیه گزارش دسته بندی شده هزینه های کلی نگهداری و تعمیرات در دوره های گذشته

–       اولویت بندی دارایی ها برحسب تاثیر در اهداف کلان سازمان

–       ارزیابی وضعیت فنی هر دارایی به تفکیک سیستم با درنظر گرفتن تاثیرات ممکن در حوزه های ایمنی، محیط زیست، کارکرد، هزینه و…

–       تعیین ارزش ریالی هر دارایی با توجه به وضعیت فنی ارزیابی شده و سطح تعمیرات موردنیاز

–       برآورد هزینه های مصرفی شامل انرژی، روانکارها، فیلترها و…

–       برآورد نیروی اجرایی موردنیاز برای انجام بموقع فعالیت های نگهداری و تعمیرات

چنانچه موارد فوق به درستی انجام شوند می توان درک درستی از وضعیت فعلی بدست آورد و برای بهبود وضعیت بطور موثرتری تصمیم گیری نمود.

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.

خرابی های وظیفه ای در RCM

سوال دوم : خرابی های وظیفه ای در RCM چیست؟

 

RCM Functional Failures

1- خرابی‌های وظیفه ای[1]

فرآیند RCM که مطابق با SAE JA 1011 باشد این سوال را مطرح می‌کند ” فرآیند به چه طریق ممکن است وظایفش را به طور کامل انجام ندهد.(خرابی وظیفه ای) ” برای پاسخ مطلوب می‌بایست کلیه مدهای خرابی مرتبط با هر وظیفه مشخص گردند.

اگر یک دارایی نتواند آنچه را که استفاده کننده خواستار آن است انجام دهد دچار خرابی شده است. همچنین آنچه را که دارایی می‌بایست انجام دهد به عنوان وظیفه تعریف می شود و هر دارایی بیش از یک وظیفه متفاوت دارد و هر یک از این وظایف ممکن است با خرابی مواجه شوند بنابراین دارایی ممکن است با مدهای خرابی مختلفی روبرو شود.

برای مثال وظیفه اولیه پمپ در شکل 1 پمپاژ آب از تانکر X به تانکر Y با سرعت حداقل 800 لیتر در دقیقه بود. در حالی که وظیفه ثانویه آن ” وجود آب در پمپ است “. ممکن است یک پمپ بتواند به پمپاژ آب به اندازه مورد نیاز ادامه دهد (عدم خرابی وظیفه اولیه) در حالی که به شدت نشت می‌کند (خرابی وظیفه ثانویه). برعکس، به همان میزان احتمال دارد که پمپ به حدی خراب شود که نتواند مقدار آب مورد نیاز را پمپاژ کند (خرابی وظیفه اولیه) در حالی که هنوز حاوی مقدار مایع مورد نیاز باشد (عدم خرابی وظیفه ثانویه).

به همین دلیل، دقیق‌تر است که خرابی را با فقدان وظایف خاص به جای خرابی کلی دارایی تعریف کنیم. مثال قبل همچنین نشان می‌دهد که چرا فرآیند RCM از عبارت ” خرابی وظیفه­ای ” برای توصیف وضعیت خرابی به جای ” خرابی ” استفاده می‌کند. توجه داشته باشید که RCM میان خرابی وظیفه ای یا وضعیت خرابی و یک مد خرابی که باعث حالت خرابی می‌شود تمایز قائل می‌شود.

دو نکته دیگر که در هنگام تعریف خرابی‌های وظیفه ای لازم است در نظر گرفته شوند : خرابی جزئی و کلی ، حدود بالا و پایین.

1-1- خرابی جزئی و کلی[2]

خرابی های وظیفه ای که خرابی کلی وظیفه را نشان می‌دهند نسبتاً به آسانی تعریف می‌شوند. برای مثال، روشن است که پمپی که در مثال 1 مطرح شد، در صورتی که نمی‌توانست هیچ آبی را پمپاژ کند با خرابی وظیفه ای روبه‌رو می‌شد (خرابی کلی). هر چند اگر پمپ قادر به پمپاژ آب باشد ولیکن سرعت آن از 800 لیتر در دقیقه کمتر باشد باز هم پمپ با خرابی وظیفه ای مواجه شده است.

دومین وضعیت خرابی در این مثال با نام خرابی جزئی شناخته شده است. لازم است خرابی‌های جزئی به صورت جداگانه تعریف شوند زیرا تقریباً همیشه مدهای خرابی متفاوتی از خرابی‌های کلی بوجود می آیند که نتایج آن‌ها نیز تقریباً همیشه متفاوت است.

به خاطر داشته باشید که خرابی جزئی با کاهش ظرفیت اولیه متفاوت می باشد. هر چیزی پس از مدتی استفاده از ظرفیت اولیه ضعیف‌تر می‌شود و این کاهش تا زمانی که به نقطه غیر قابل پذیرش برای استفاده کننده دارایی نرسد، قابل تحمل است. همان گونه که در شکل 2 نشان داده شده کاهش تنها زمانی به خرابی وظیفه ای (جزئی یا کلی) تبدیل می‌شود که کارایی به پایین‌تر از سطح حداقل مورد نیاز استفاده کننده برسد.

1-2- حدود بالا و پایین[3]

استانداردهای عملکرد شامل برخی وظایف به هم پیوسته به همراه حدود بالا و پایین می باشند. این حدود به این معناست که در صورتی که دارایی بالاتر از حد بالا یا پایین تر از حد پایین کار کند خراب شده است. در این موارد لازم است نقض حد بالا به صورت جداگانه از نقض حد پایین مستند گردد چرا که مدهای خرابی و یا عواقب مربوط به تعدی از حد بالا معمولاً متفاوت از پایین رفتن از حد پایین است.

برای مثال، وظیفه اولیه یک ماشین سنگ زنی ممکن است به این شکل مطرح شود: سنگ زنی ژورنال بی رینگ[4] در یک چرخه زمانی 3 دقیقه‌ای با تلورانس 0.03 دقیقه، با قطر 75 میلی‌متر با تلورانس 0.1 میلی‌متر، با پرداخت سطحی که بیش از 0.2 نباشد. شرایط زیر خرابی‌های ماشین فوق محسوب می‌شوند:

  • کاملاً متوقف شود.
  • قطعه را در چرخه زمانی طولانی تر از 3.03 دقیقه سنگ زنی کند.
  • قطعه را در چرخه زمانی کمتر از 2.97 دقیقه سنگ زنی کند.
  • قطر از 75.1 میلی‌متر بیشتر باشد.
  • قطر از74.9 میلی‌متر کمتر باشد.

پرداخت سطحی آن خیلی زبر و نامسطح باشد به عبارتی از 0.2 فراتر باشد.

مرجع این متن کتاب “نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان بر اساس استانداردهای SAE JA 1011 و SAE JA 1012″ می باشد. این کتاب ترجمه استاندارد های SAE JA 1011 و SAE JA 1012” می باشد به همراه مثالهای تجربی که به عنوان مراجع اصلی نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان می باشند.

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.


[1] Functional Failures

[2] Partial and Total Failure

[3] Upper and Lower Limits

[4] Bearing journals

بهترین تجربیات نگهداری و تعمیرات

پنجمین همایش الگوبرداری از بهترین تجربیات نگهداری و تعمیرات، قابلیت اطمینان و مدیریت دارایی با حمایت خبری مجله اطمینان

Bench1

پنجمین همایش الگوبرداری از بهترین تجربیات در نگهداری و تعمیرات، قابلیت اطمینان و مدیریت دارایی در تاریخ 3 و 4 آذر 94 در هتل آکادمی تهران برگزار خواهد گردید. در این همایش بهترین تجربیات نگهداری و تعمیرات ارایه خواهد گردید که می تواند برای کارشناسان، مشاوران و علاقه مندان نگهداشت کشور بسیار مفید باشد. برای دریافت جزئیات این همایش بروشور آن را دانلود فرمائید.

مجله اطمینان به صورت ویژه از این همایش حمایت خواهد کرد و انعکاس گزارشی از برگزاری آن را در مجله اطمینان مطالعه خواهید کرد.

متن زیر به قلم دبیر همایش جناب مهندس علی برزگر تهیه شده است.

« آقای تری وایرمن، از مشاورین برجسته نگهداری و تعمیرات، قابلیت اطمینان و مدیریت دارایی، الگوبرداری از بهترین تجربیات را مهمترین فرصت برای دستیابی به حداکثر بازگشت سرمایه می داند.

در این نوع الگوبرداری ما به دنبال یافتن رهبری قابل قبول در موضوع مورد نظر خود هستیم تا به کمک تکنیک هایی فاصله بین جایگاه فعلی سازمان و عملکرد برتر را به حداقل برسانیم.

مرکز توسعه اطلاعات کاربردی، افتخار دارد تا به پشتوانه استقبال صنایع مختلف کشور، پنجمین همایش ملی الگوبرداری از بهترین تجربیات در نگهداری و تعمیرات، قابلیت اطمینان و مدیریت دارایی را با توجه به نیاز امروز صنایع برگزار نماید.

در این همایش علاوه بر مباحث مرتبط با امور نگهداری و تعمیرات و قابلیت اطمینان، به تشریح مسیر صحیح حرکت سازمان به سوی الزامات سیستم مدیریت دارایی فیزیکی و دستیابی به استاندارد ISO 55000 پرداخته خواهد شد.

همایش پنجم حاوی مبحث جدیدی تحت عنوان “پرونده ویژه” نیز بوده و به نقد و بررسی تجربیات موفق شرکت انتقال گاز ایران در زمبنه تعالی سیستم مدیریت نگهداری و تعمیرات در راستای الزامات سیستم مدیریت دارایی فیزیکی اختصاص دارد. امید است رویه اتخاذ شده در همایش پنجم در ارتقاء اثربخشی سیستم نت بر فرایند کسب و کار سازمان ها موثر باشد.»

مجله اطمینان حامی خبری همایش الگوبرداری

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.

آنالیز حالات بالقوه خرابی و آثار آن (FMEA)

یک تعریف ساده از آنالیز حالات بالقوه خرابی و آثار آن (FMEA)

fmea-Mpedia.ir

در آنالیز حالات خرابی (شکست) و آثار آن بیشترین تمرکز بر جدول FMEA است. در حقیقت اگر این جدول با دقت تکمیل گردد آنالیز FMEA انجام گرفته است. عناوین این جدول در جدول شماره 1 تشریح گشته است.

 

جدول 1 : ستون های جدول FMEA

حالت بالقوه خرابی

اعداد ریسک

RPN 1

اقدامات اصلاحی

اعداد ریسک

RPN 2

شدت (S)

احتمال   (O)

شناسایی (D)

شدت (S)

احتمال   (O)

شناسایی (D)

                   

 

آنالیز حالات بالقوه خرابی در ارزیابی ریسک روش تحلیلی است که می‌کوشد تا حد ممکن خطرات بالقوه موجود در محدوده‌ای که در آن ارزیابی ریسک انجام می‌شود و هم‌چنین علل و اثرات مرتبط با آن را شناسایی و رتبه‌بندی کند.

حالت بالقوه خرابی: سایت یا مکانی که در آن ارزیابی ریسک انجام می‌شود باید کاملاً شناسایی و نحوه فعالیت‌ها و فرآیندها به‌دقت بررسی شود. تمام خطراتی محیطی، تجهیزاتی، مواد، انسانی و… که ایمنی را تهدید می‌کند باید در نظر گرفته شود هم‌چنین حالات هر خطر نیز می‌بایست مورد تجزیه‌وتحلیل قرارگیرد. در مورد سیستم باید لیست مشکلات بالقوه در سیستم شناسایی شده و در این ستون نوشته شود.

شدت یا وخامت مشکل فقط در مورد ”اثر“ آن در نظر گرفته می‌شود، کاهش در وخامت مشکل فقط از طریق اعمال تغییرات در فرایند و نحوه انجام فعالیت‌ها امکان‌پذیر است.

احتمال وقوع: احتمال وقوع آن مشخص می‌کند که یک علت یا مکانیزم بالقوه مشکل با چه تواتری رخ می‌دهد. تنها با از بین بردن یا کاهش علل یا مکانیزم هر مشکل است که می‌توان به کاهش عدد رخداد امیدوار بود.

نرخ احتمال کشف خطر: احتمال کشف نوعی ارزیابی از میزان توانایی است که به‌منظور شناسایی یک علت وقوع مشکل وجود دارد. به‌عبارت‌دیگر احتمال کشف توانایی پی بردن به مشکل قبل از رخداد آن است.

عدد اولویت ریسک یا همان[1] RPN حاصل‌ضرب سه عدد وخامت (S) رخداد (O) و احتمال کشف (D) است.

 RPN= Severity x Occurrence x Detection

عدد اولویت ریسک عددی بین 1 و 1000 خواهد بود.

اقدامات اصلاحی: این اقدامات باید در جهت اهداف زیر وضع و انجام گردند:

  1. حذف علل ریشه‌ای مشکل
  2. کاهش وخامت اثر مشکل
  3. افزایش احتمال کشف مشکل در فرایند
  4. افزایش رضایت کاری کارکنان از وضعیت ایمنی

بعد از انجام اقدامات اصلاحی دوباره باید عدد RPN محاسبه گردد و اثربخشی اقدمات اندازه گیری گردد.

 

 

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.


[1] Risk priority number

 

مدیریت تغییر

سازمان چگونه می تواند با مدیریت تغییر از حداکثر کارآیی نیروی انسانی بهره برداری کند؟

change management

همانطور که اشاره شد، مدیریت تغییر فرآیند بهبود روش­ها نیست، بلکه در واقع فرآیندها، ابزار و تکنیک­های مدیریت و هدایت نیروی انسانی به سمت تغییر هستند. لذا مدیریت تغییر برای هر سازمانی که قصد پیاده سازی موفق فرآیند بهبود عملکرد را در حوزه های مختلف دارد، یک بخش ضروری است.

از طرفی از آنجا که یکی از علت های اصلیِ شکست پروژه های استقرار نت، عدم بهره برداری مناسب از پتانسیل کارکنان سازمان در حین فرآیند تغییرات در روش های مدیریت نگهداری و تعمیرات است. لذا یکی از وظایف رهبران سازمان ها این است که با استفاده از ابزار و روش های مناسب از حداکثر پتانسیل و ظرفیت نیروی انسانی برای رسیدن به حداکثر نتیجه اطمینان حاصل نماید.

برای اینکه بتوان بر شکست غلبه کرد و پروژه نت را به موفقیت رساند لازم است تا برای ایجاد آمادگی تغییر در بدنه سازمان توجه گردد. در واقع بدون ایجاد آمادگی در نیروی انسانی به عنوان سرمایه اصلی، هر تغییری غیر ممکن است.

change mangement and Performance

در نتیجه برای بهره گیری از حداکثر ظرفیت نیروی انسانی لازم است رهبران سازمان ها عملکرد افراد در مواجهه با تحولات را بشناسند. مدل های متعددی در طی سال ها به وجود آمده اند، ولی اکثریت آنها دارای پایه یکسانی هستند، که در سه دوره به شرح زیر قرار می گیرند:

  • دوره اول: شوک – انکار
  • دوره دوم: خشم – افسردگی
  • دوره سوم: پذیرش – اعتقاد

سوالی که در پست بعد به آن پاسخ خواهیم داد این است که هر دوره از مواجهه با تحول چه ویژگی هایی دارد و عملکرد افراد چگونه تغییر خواهد کرد؟

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.

داده برداری در نت بر اساس پایش وضعیت

   داده برداری به پروسه جمع آوری و ذخیره سازی داده های مفید ( اطلاعات) از دارایی های فیزیکی هدف دار (targeted physical asset) بهdata-collection منظور انجام کار تعمیرات بر اساس پایش وضعیت CBM گویند. داده برداری جزو لاینفک هر برنامه CBM در تشخیص و پیش بینی خرابی های ماشین الات به حساب می آید. داده هایی که برای هر برنامه تعمیرات بر اساس پایش وضعیت CBM جمع آوری می شود، به دو دسته کلی تقسیم می شود: داده های رخداد، داده های پایش وضعیت.

   داده های اتفاق یا رخداد شامل اطلاعات مربوط به چیزی است که اتفاق افتاده است ( مانند نصب، از کار افتادگی، تعمیرات اساسی و … و دلایل مربوط به آن) و همچنین چیزی که انجام شده است ( مانند تعمیرات کوچکتر، تعمیرات پیشگیرانه، تعویض روغن و …) که بر روی دارایی های فیزیکی هدف گذاری شده انجام گرفته است.

   داده های مربوط به پایش وضعیت دارای ابعاد زیادی هستند. این داده ها شامل داده های ارتعاشی، داده های آکوستیک، داده های آنالیز روغن ، دما، فشار، بخار، رطوبت، داده های آب و هوی محیطی و .. می باشد. سنسورهای متعددی از جمله سنسورهای میکرو، سنسورهای آلتراسونیک، سنسور های انتشار آکوستیک ( صدا) و …برای جمع آوری انواع مختلف داده طراحی شده اند. هر دو نوع داده های رخداد و داده های پایش وضعیت به نوبه خود در کار CBM اهمیت زیادی دارند.

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.

دوره تناوب PM

چگونه دوره تناوب PM و بازرسی را محاسبه نمائید. دوره توسعه خرابی (FDP) چیست؟

محاسبه_تناوب_زمانی_فعالیت_های_پیشگیرانه (4)

 

 

این مطلب برگرفته از سایت www.IDCON.com است.

دوره ی توسعه خرابی (FDP):

دوره توسعه خرابی، FDP دوره ی زمانی است بین زمان شروع خرابی تا زمان از کارافتادن یا توقف کامل تجهیز و یا سیستم. ( در اینجا زمان اطلاع از اولین خرابی را زمان شروع خرابی می گوییم) زمانی یک واقعه را خرابی در نظر می گیریم که سیستم و یا تجهیز در حال کار بوده اما با توجه به نشانی هایی متوجه وجود مشکل در آن می شویم. برای مثال در یک پمپ سانتریفیوژ ممکن است کاویتاسیون رخ دهد، اما پمپ همچنان در حال کار باشد و میزان دبی مورد انتظار را نیز برای ما تامین نماید. در این حالت ما با یک خرابی مواجه هستیم ولی این خرابی توقف تجهیز را سبب نشده است. در این اتفاق اگر کاویتاسیون ادامه پیدا کند و رفع نگردد سرانجام موجب از کار افتادن پمپ شده که دیگر قادر به تامین دبی مورد نظر ما و عملکرد مناسب نخواهد بود.

دوره توسعه خرابی تفاوت زمانی بین خرابی و توقف دستگاه می باشد. مثلاً اگر کاویتاسیون پمپ در ساعت 6 صبح رخ دهد و توقف پمپ 6 روز بعد در ساعت 6 بعد از ظهر باشد ، FDP آن 156 ساعت خواهد بود.

تناوب بازرسی:

فرمول تئوری این مسئله یعنی بدست آوردن تناوب زمانی فعالیت های پیشگیرانه و بازرسی های دوره ای با توجه به گفته های بالا، FDP/2  می باشد. برای مثال، اگر دوره ی تناوب خرابی 14 روز تخمین زده شود، ما فرصتی را لازم داریم که طی آن بتوانیم با برنامه ریزی و طراحی فعالیت های اصلاحی از توقف دستگاه جلوگیری کنیم. زمان 7 روزه به نظر برای این امر مناسب می باشد. (FDP/2). اگر دوره ی بازرسی و یا فعالیت پیشگیرانه بیشتر از 14 روز باشد، ممکن است هم متوجه خرابی نشده و حتی از توقف دستگاه نیز با خبر نشویم. بنابراین یک محاسبه ی سرانگشتی برای بدست آوردن دوره ی تناوب بازدیدها برابر خواهد بود با  FDP/2.

FDP=Failure Deployment Period

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.

آنالیز بهایابی بر مینای فعالیت

تخصیص هزینه به فعالیت ها در آنالیز بهایابی بر مبنای فعالیت ABC چگونه است؟

تخصیص هزینه به فعالیت ها در آنالیز بهایابی بر مینای فعالیت Activity Based Costing چگونه است؟

این مطلب بر گرفته از مقاله ای ارائه شده در دهمین کنفرانس نت توسط اینجانب می باشد.

1-    تخصیص هزینه ها به فعالیت ها

شرکت ها هزینه های خود را در حسابداری مالی در حساب های مشخصی با عنوان منبع هزینه ثبت می نمایند. منبع هزینه یک عنصر اقتصادی است که وجودش برای انجام فعالیت لازم است یا مصرف شده است. مانند دستمزد، ملزومات و سایر هزینه ها. در واقع هزینه ها بر اساس ماهیت خود در حسابداری مالی ثبت می شوند و به سه طبقه قابل تقسیم خواهند بود:

  • هزینه هایی که مستقیما قابل ردیابی به فعالیت ها می باشند.
  • هزینه هایی که با مبانی خاصی قابل ردیابی به فعالیت ها می باشند.
  • هزینه هایی که قابل ردیابی به فعالیت ها نبوده و برای تخصیص آنها می توان متناسب و یا مشابه هزینه ها نوع دوم عمل نمود.

برای هزینه هایی که مستقیما قابل ردیابی هستند همانند روش های سنتی بهایابی عمل می شود. ثبت هزینه‏ها براساس ماهیت و به مرکز هزینه مربوطه در حسابداری مالی کمک شایانی به تخصیص این هزینه ها به فعالیت ها خواهد نمود. برای هزینه هایی از جنس نوع دوم، میبایست از محرک های هزینه مصرف منابع برای تخصیص به فعالیت ها استفاده نمود. محرک منابع در واقع موجب ایجاد ارتباط بین منابع مصرف شده و فعالیت های انجام گرفته می شود. در انتخاب محرک‏ها باید به سه عامل توجه داشت:

  • هزینه تعیین محرک: فراهم کردن اطلاعات مورد نیاز برای محرک چه میزان ساده یا پیچیده است و هزینه تهیه آن قابل توجیه می باشد.
  • همبستگی: مصرف واقعی فعالیت با مصرفی که محرک فعالیت نشان می دهد چقدر همبستگی دارد.
  • اثر رفتاری: محرک فعالیت چه رفتاری را موجب می شود.

 

2-    تخصیص هزینه فعالیت‌های پشتیبان به فعالیت‌های اصلی

فعالیت ها به دو دسته فعالیت‏های اصلی و فعالیت‏های فرعی یا پشتیبان تقسیم می شود. در واقع انجام فعالیت های اصلی مستلزم انجام فعالیت های فرعی بوده، لذا برای تعیین بهای واقعی فعالیت های اصلی می‎بایست مصرف فعالیت های فرعی توسط فعالیت های اصلی از طریق مبانی مشخصی استفاده شود. نکته ای که در این خصوص باید مورد توجه قرار داد این است که فعالیت‏های فرعی صرفا توسط فعالیت های اصلی مصرف نمی شوند، بلکه ممکن است توسط سایر فعالیت‏های فرعی نیز مورد استفاده قرار گیرند.  فعالیت‌های حوزه نگهداری وتعمیرات عمدتاً جزء فعالیت‌های اصلی قرار می‌گیرد.

 این فعالیت‌ها شامل موارد زیر می شود:

  • نظارت بر فعالیت‌های برونسپاری شده
  • بررسی موضوع درخواست کار
  • انجام فعالیت‌های EM، PM، CM، GE و GS

 

 فعالیت‌های فرعی در نگهداری و تعمیرات شامل موارد زیر می‌گردد:

  • استانداردسازی عملیات نگهداری وتعمیرات (مهندسی نت)
  • برنامه ریزی نگهداری و تعمیرات
  • ممیزی نت
  • عملیات پشتیبانی نگهداری و تعمیرات

در ارتباط با هزینه یابی (بهایابی) بر مبنای فعالیت (ABC) در نت در پست های آینده صحبت خواهیم کرد.

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.

زیر ساخت های CMMS

زیر ساخت های CMMS

Example of key elements within an Asset Management Systemدر پست قبلی ذکر کردم که نرم افزار CMMS قبل از هر چیز نیاز به مقدماتی دارد و باید بعد از ایجاد زیر ساخت های اصلی در دستور کار قرار بگیرد. این زیرساخت ها در استانداردهای جدید ایزو 55000  مورد بحث قرار گرفته اند و درصورت مطالعه دقیق آنها می توان نکات ارزشمند زیادی را بدست آورد.

شاید یکی از اساسی ترین زیر ساخت ها مشخص نمودن اهداف و سیاست های مدیریت دارایی برمبنای اهداف کلی سازمان است که باید سمت و سوی کلی مدیریت دارایی ها را بصورت هماهنگ با اهداف و برنامه های کلی سازمان تعریف نماید زیرا تاثیر زیادی بر تصمیم گیری های کلان و غیرکلان دارد.

بطور مثال روش کار در سازمانی که درنظر دارد ناوگان ماشین آلات خود را نوسازی کرده و ماشین آلات با طول عمر بالا را با ماشین آلات جدید جایگزین نماید با سازمانی که بدنبال بازسازی و تعمیر اساسی ماشین آلات کهنه است یا حتی با سازمانی که چندان در فکر استفاده از ماشین آلات سازمانی نیست  و مایل است با برون سپاری، فعالیت های اجرایی خود را محقق سازد تفاوت های بسیار زیادی خواهد داشت.

البته در بسیاری سازمان ها، کلیات اهداف و خط مشی تقریبا مشخص است و بصورت غیر مستند و در قالب جلسات و دستورالعمل ها ابلاغ می شود ولی تدوین نظام مند آن و ثبت بعنوان یک سند مرجع می تواند گره گشای بسیاری ابهامات شده و مانع از تصمیم گیری بر اساس سلیقه ها و علایق شخصی شود. بویژه در حوزه هایی مانند آموزش، استخدام افراد متخصص، پایش وضعیت، ابزارآلات تخصصی و… که هرکدام نیازمند صرف هزینه و اختصاص بودجه است.

از دوستانی که تجاربی در این حوزه داشته و مایل به اشتراک آن با سایر همکاران خود هستند درخواست می شود نظرات موافق یا مخالف یا شرح مختصر کارهایی که انجام داده اند را در پاسخ به این پست اعلام نمایند.

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.

فرآیند RCM

سوال اول RCM یا بعبارتی FUNCTION در RCM چیست؟

RCM

 

1 وظایف[1]

یک فرآیند RCM که مطابق با SAE JA 1011 باشد با این پرسش آغاز می‌شود که: وظایف و استانداردهای مطلوب مربوط با کارایی دارایی در زمینه‌ عملیاتی کنونی‌اش چه چیزهایی می‌باشند؟

در این بخش به بحث درباره چهار مفهوم کلیدی زیر که مربوط به وظایف می‌باشند می‌پردازیم.

  1. زمینه‌ عملیاتی
  2. وظایف اولیه و ثانویه
  3. شرح وظایف
  4. استانداردهای کارایی

1-1- زمینه‌های عملیاتی[2]

زمینه‌های عملیاتی دارایی باید تعریف گردند. این زمینه‌ها عبارت‌اند از وظایف، مدهای خرابی، نتایج خرابی و استراتژی های مدیریت خرابی که بر هر دارایی اعمال می‌شوند. این امر علاوه بر اینکه به نوع دارایی فیزیکی بستگی دارد به شرایط دقیقی که دارایی تحت آن قرار دارد نیز وابسته است.

تشریح یک زمینه عملیاتی دارایی فیزیکی شامل شرح کلی مختصری از چگونگی استفاده از آن و اینکه در کجا مورد استفاده قرار می گیرد و همچنین کارایی کلی معیارهایی همچون تولید، توان عملیاتی، ایمنی، تمامیت زیست محیطی و غیره می‌باشد.

مسائل خاصی که باید در شرح زمینه عملیاتی مستند گردد عبارت‌اند از:

  • فرآیندهای متناوب در مقابل فرآیندهای متوالی: دارایی فیزیکی در یک فرآیند متناوب بکار گرفته می‌شود یا در یک فرآیند متوالی.
  • استانداردهای کیفیت: استاندارد های کیفیت شامل کیفیت کلی یا انتظارات خدمات مشتری، در قالب مسائلی مانند میزان ضایعات کلی و میزان رضایت مشتری مانند انتظار کارایی به موقع در سیستم‌های انتقال، ضمانت کالاهای تولیدی و آمادگی نظامی می  باشد.
  • استانداردهای زیست محیطی: استانداردهای زیست محیطی سازمانی، منطقه‌ای، ملی و بین‌المللی که  بر دارایی فیزیکی اعمال می‌شود.
  • استانداردهای ایمنی: انتظارات ایمنی از پیش تعیین شده‌ای در قالب صدمات کلی و یا میزان تلفات که در دارایی فیزیکی بکار گرفته می‌شود.
  • نمایش عملیاتی: ویژگی‌های موقعیتی که قرار است تجهیزات در آن کار کنند. برای مثال: سردسیر و گرمسیر، بیابان و جنگل، خشکی و ساحل، مجاورت به منابع عرضه، نیروی کار و غیره.
  • شدت عملیاتی: در موارد تولیدی فرآیندی که در آن تجهیزات قرار دارد می‌بایست 24 ساعت، هفت روز هفته یا با شدت کمتری کار کند یا خیر . در موارد خدماتی آیا تجهیزات در زمان اوج مصرف کار می‌کنند یا در شرایط معمولی مصرف. در موارد تجهیزات نظامی آیا استراتژی های مدیریت خرابی برای کار در زمان صلح طراحی شده‌اند یا در زمان جنگ.
  • جایگزین: آیا تجهیز جایگزین[3] یا آماده بکار[4] وجود دارد و در صورت وجود به چه صورت کار میکند.
  • کار در زمان تولید: حدی از موجودی که به دارایی اجازه توقف میدهد بدون اینکه بر خروجی کلی یا توان عملیاتی دارایی تاثیری داشته باشد.
  • یدکی‌ها: آیا تصمیمی در خصوص ذخیره کردن یدکی‌های کلیدی که ممکن است به انتخاب‌های بعدی استراتژی های مدیریت خرابی صدمه بزند گرفته شده است یا خیر.
  • تقاضای بازار و عرضه مواد خام: آیا احتمال دارد تغییرات در تقاضای بازار یا عرضه مواد خام به انتخاب استراتژی های مدیریت خرابی بعدی صدمه بزند. چنین تغییراتی ممکن است در یک دوره یک روزه در فعالیت‌های حمل و نقل شهری رخ دهد یا در دوره بیش از یک سال در مواردی چون نیروگاه‌های برق، شهربازی یا فعالیت‌های مواد غذایی به طول انجامد.

در مواردی که سیستم بزرگ و یا پیچیده می باشد منطقی است که ساختار زمینه‌ عملیاتی به صورت سلسله مراتبی ایجاد گردد و در صورت لزوم بیانیه ای برای استفاده از دارایی در کل سازمان توزیع گردد.

1-2- فهرست وظایف[5]

کلیه وظایف سیستم یا دارایی می‌بایست مشخص گردند شامل کلیه وظایف اولیه و ثانویه، مانند وظایف کلیه دستگاه‌های حفاظتی.

هدف فرآیند RCM توسعه یک سری استراتژی هایی می باشد که از وظایف دارایی یا سیستم با در نظر گرفتن استانداردهای کارایی که مورد پذیرش صاحبان یا استفاده کنندگان آن است، محافظت ‌کند. در نتیجه فرآیند RCM با مشخص کردن کلیه وظایف دارایی در زمینه عملیاتی آغاز می‌شود.

وظایف را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: وظایف اولیه و ثانویه.

1-2-1- وظایف اولیه: دلیل اینکه چرا یک سازمان، دارایی یا سیستمی را برای انجام یک یا چند فعالیت انتخاب می‌کند. این وظایف به عنوان وظایف اولیه شناخته می‌شوند.

برای مثال، دلیل اصلی اینکه چرا شخصی از ماشین استفاده می‌کند ممکن است برای ” جابجایی بیش از 5 نفر با سرعت بیش از 90 کیلومتر در ساعت در جاده باشد.”

1-2-2- وظایف ثانویه: از بیشتر دارایی‌ها انتظار می‌رود که علاوه بر وظایف اولیه وظایف دیگری را نیز به دنبال داشته باشند. این وظایف به عنوان وظایف ثانویه شناخته می‌شود. وظایف ثانویه معمولاً کمتر از وظایف اولیه قابل مشاهده است؛ اما فقدان کارکرد ثانویه نیز عواقب جدی دارد که گاهی بسیار جدی‌تر از نبود کارکرد اولیه است.

بنا بر آنچه که گفته شد شاید وظایف ثانویه نسبت به وظایف اولیه به توجه بیشتری نیاز نداشته باشند، ولی باید مورد توجه قرار گیرند و بنابراین آن‌ها نیز باید به روشنی تعریف شوند. زمانی که وظایف ثانویه را تعریف می‌کنیم باید موارد زیر را مد نظر قرار دهیم:

  • تمامیت زیست محیطی
  • تمامیت ساختاری / ایمنی
  • کنترل/ برخورداری/ راحتی
  • ظاهر
  • دستگاه‌ها و سیستم‌های حفاظتی
  • اقتصاد/ کارایی
  • اضافی

این مسائل با جزئیات بیشتر در زیر آورده شده‌اند.

1-2-2-1- تمامیت زیست محیطی

این وظایف مشخص می‌کنند که تا چه حد یک دارایی می‌بایست با قوانین و استانداردهای زیست محیطی شرکتی، شهری، منطقه‌ای، ملی و بین‌المللی که بر دارایی اعمال می‌شود مطابق باشد. این استانداردها آزاد کردن مواد خطرناک در محیط زیست و اختلال در آن را کنترل می‌کنند.

1-2-2-2- ایمنی

گاهی لازم است شرح وظایفی که با تهدیدات خاص ایمنی مقابله می‌کنند و در فرایند طراحی یا کار اجتناب ناپذیر هستند را بنویسیم. برای مثال کارکرد عایق الکتریکی در یک وسیله خانگی، حفاظت استفاده کنندگان آن از جریان برق است.

1-2-2-3- تمامیت ساختاری

 بسیاری از دارایی‌ها، یک کارکرد ثانویه، پشتیبان یا یک پایه محکم برای دستگاههای دیگر هستند. برای مثال هر چند کارکرد اولیه یک دیوار ممکن است محافظت از افراد و وسایل در برابر آب و هوا باشد اما پشتیبانی سقف یا تحمل وزن قفسه‌ها و قاب عکس‌ها نیز از آن انتظار می‌رود.

1-2-2-4- کنترل

در بسیاری از موارد، استفاده کنندگان نه تنها می‌خواهند دارایی‌ها وظایف را تا سطح استاندارد کارایی شان انجام دهند بلکه می‌خواهند قادر به تنظیم کارایی نیز باشند. برای مثال، کارکرد یک سیستم خنک کننده ممکن است تنظیم دما بین یک درجه دمای خاص و دمای دیگر باشد. فرم نمایش و بازخورد، زیر مجموعه مهمی از بخش کنترل رده وظایف را تشکیل می‌دهد.

1-2-2-5- برخورداری

سیستم‌هایی که کارکرد اولیه آن‌ها ذخیره مواد است باید بتوانند آن مواد را نیز مهار کنند. به طور مشابه، سیستم‌هایی که مواد را انتقال می‌دهند به ویژه مایعات باید بتوانند آن را نیز مهار کنند. این وظایف نیز باید به روشنی مشخص شوند.

1-2-2-6- راحتی

صاحبان و استفاده کنندگان دارایی در کل انتظار دارند که دارایی‌ها یا سیستم‌های آن‌ها باعث ایجاد مشکل و اضطراب برای اپراتورها یا تعمیرکاران نشود. البته این مشکلات باید در مرحله طراحی در نظر گرفته شود. به هر حال خرابی یا تغییر انتظارات می‌تواند منجر به سطح غیر قابل قبولی از اضطراب و مشکل شود. بهترین راه برای اطمینان از رخ ندادن چنین مشکلی این است که مطمئن شویم توضیحات کارکرد وابسته با دقت توصیف شده و استانداردهای جاری به طور کامل در نظر گرفته شده‌اند.

1-2-2-7- ظاهر

ظاهر اغلب به منزله کارکرد ثانویه مهمی می باشد. برای مثال دلیل اولیه رنگ کردن اغلب تجهیزات صنعتی حفاظت آن‌ها از زنگ زدگی و خوردگی است. با این حال ممکن است یک رنگ روشن برای بالا بردن قابلیت دید آن به دلایل ایمنی انتخاب شود و این کارکرد نیز باید مستند شود.

1-2-2-8- حفاظت

وظایف حفاظتی از نتایج خرابی برخی وظایف دیگر جلوگیری کرده و آن را برطرف می‌کند یا به حداقل می‌رسانند. این وظایف دستگاه‌ها و سیستم‌های زیر را دارا می‌باشند:

  • اپراتورهای هشدار شرایط غیر عادی شامل چراغ‌ها و زنگ‌های هشدار
  • تجهیزات متوقف کننده در مواقع خرابی وظیفه ای (مکانیزم متوقف کننده)
  • برطرف کننده و از بین برنده شرایط غیرعادی حاصل از خرابی وظیفه ای شامل مکانیزم آرام سازی، سیستم‌های جلوگیری از حریق
  • به عهده گرفتن عملیاتی که دچار خرابی شده است. (اجزای ساختاری جایگزین، منطقه آماده به کار
  • جلوگیری از ایجاد شرایط خطرناک در ابتدای کار مانند علائم هشداردهنده، پوشش‌های حفاظتی

یک وظیفه حفاظت کننده این اطمینان را به ما می‌دهد که خرابی یک وظیفه بدون حفاظت بسیار جدی‌تر از خرابی یک وظیفه حفاظت شونده است. دستگاه‌های حفاظتی برای کاهش ریسک با سیستم‌ها گنجانیده شده‌اند، بنابراین وظایف آنان باید با دقت خاصی مستند شود.

1-2-2-9- اقتصاد / کارایی

در بیشتر سازمان‌ها، انتظارات هزینه کلی به شکل بودجه مخارج بیان می‌شوند. با این حال برای دارایی‌های خاص، انتظارات هزینه ای می‌تواند مستقیماً از طریق تشریح وظیفه ثانویه مربوطه به عنوان میزان مصرف انرژی و میزان استهلاک مواد فرآیند نشان داده شوند.

1-2-2-10- فعالیت‌های اضافی

 برخی سیستم‌ها، مولفه‌هایی را ترکیب می‌کنند که اضافی به نظر می‌رسند. این امر معمولاً زمانی رخ می‌دهد که تجهیزات یا روشی که از آن استفاده می‌شود در طول سال‌ها تغییر کرده باشد یا زمانی که تجهیزات جدیدی مشخص شده باشد.

البته چنین مواردی هیچ وظیفه مثبتی نداشته و اغلب برداشتن آن‌ها هزینه ‌بر است. این موارد در واقع ممکن است باعث ایجاد خرابی شود و در نتیجه قابلیت اطمینان کلی سیستم را کاهش دهد. به منظور جلوگیری از این اتفاقات، برخی ممکن است درخواست نگهداری و تعمیر کرده و بنابراین منابع را استفاده کنند.

اگر آن‌ها رفع شوند، هزینه‌ها و مدهای خرابی وابسته به آن نیز از بین خواهند رفت. با این وجود قبل از آنکه بتوان از حذف آن‌ها را با قطعیت بیان کرد، لازم است وظایف آنان به روشنی تعریف و تفهیم شود.

1-2-2-11- وظایف قابلیت اطمینان

وسوسه‌ نوشتن وظایف قابلیت اطمینان همیشه وجود دارد. در حقیقت، قابلیت اطمینان به خودی خود یک فعالیت نیست. یک انتظار کارایی است که در کلیه فعالیت‌های دیگر گسترش می‌یابد. اهداف کلی قابلیت اطمینان می‌تواند مستند گردد. قابلیت اطمینان یک دارایی، در حقیقت از طریق برخورد مناسب با هر یک از مدهای خرابی که می‌تواند باعث توقف وظیفه گردد، مدیریت می‌شود.

1-3- تشریح وظایف[6]

کلیه تشریحات وظایف باید شامل یک فعل، یک مفعول و یک استاندارد کارایی باشد و در هر موردی که ممکن است باید کمیت آن مشخص گردد.

برای مثال شکل 1 پمپاژ پمپی را نشان می‌دهد که آب را از یک تانکر به تانکر دیگر پمپاژ می‌کند. ظرفیت معمول پمپ 1000 لیتر در دقیقه و آب با میزان حداکثر دبی 800 لیتر در دقیقه در حال تخلیه از تانکر است.

وظیفه اولیه این پمپ به این شکل توصیف می‌شود: پمپاژ آب از تانکر X به Y با دبی حداقل 800 لیتر در دقیقه. در اینجا ” پمپاژ کردن ” فعل، ” آب ” مفعول و ” از تانکر X به تانکر Y با حداقل دبی 800 لیتر در دقیقه” استاندارد کارایی، می باشد.

وضعیت فعالیت حفاظتی به بررسی ویژه نیاز دارد. این وظایف با استثنا عمل می‌کنند؛ به عبارت دیگر هنگامی که چیز دیگری درست عمل نکند؛ وضعیت وظیفه می‌بایست این حقیقت را نشان دهد. این امر معمولاً با ترکیب کلمه ” اگر” یا ” در مواقع ” به همراه خلاصه کوتاهی از شرایط و اتفاقاتی که حفاظت را فعال می‌کنند، انجام می‌شود. برای مثال وظیفه یک شیر اطمینان فشار ممکن است به شکل زیر تشریح شود: بتواند فشار را در بویلر[7] در صورتی که از 250 Psi فراتر رود، پایین بیاورد.

 

شکل 1: وظیفه یک پمپ

1-4- استانداردهای کارایی[8]

استانداردهای کارایی که در شرح وظایف گنجانیده شده اند می‌بایست در سطح عملکرد مطلوب مالک یا استفاده کنندگان دارایی یا سیستم در زمینه عملیاتی مربوطه باشند.

هر سیستمی که در محیط واقعی قرار گیرد دچار زوال و خرابی خواهد شد مگر آنکه اقداماتی برای مقابله با هر فرآیندی که باعث خرابی سیستم می‌شود، انجام گیرد.

برای مثال پمپ‌های گریز از مرکز[9] در معرض سایش پروانه هستند. پمپ اسید یا روغن روغنکاری را حرکت دهد و چه جنس پروانه از تیتانیوم باشد یا از فولاد ساخته شده باشد سایش اتفاق خواهد افتاد. تنها پرسشی که مطرح می شود این است که پروانه در چه صورتی به حدی از پوسیدگی و فرسودگی می‌رسد که دیگر قادر به پمپاژ مایع با حداقل میزان دبی مورد نیاز نمی باشد.

زمانی که کارایی یک دارایی به کمتر از مقدار مورد نظر استفاده کننده برسد، دارایی خراب شده است. برعکس آن، اگر کارایی دارایی بالاتر از مقدار حداقلی باقی بماند، دارایی به فعالیت خود ادامه خواهد داد.

همان طور که در این کتاب آمده است، استفاده کنندگان شامل مالکان دارایی، استفاده کنندگان و در مجموع جامعه می باشند.

مالکان در صورتی که دارایی‌ها بازده قابل قبولی از سرمایه‌گذاری انجام شده را برای آن‌ها حاصل کند راضی خواهند شد.

مصرف کنندگان در صورتی که هر دارایی به انجام آنچه مورد انتظار آن‌ها بر اساس یک استاندارد کارایی است ادامه دهد، راضی خواهند بود.

در نهایت جامعه در صورتی که دارایی‌ در مسیرهایی که ایمنی یا محیط زیست را تهدید می‌کنند قرار نگیرند، راضی خواهد بود.

این اصل بدین معناست که اگر به دنبال این هستیم که دارایی به وظیفه خود در سطحی که مطلوب استفاده کننده باشد ادامه دهد، بنابراین هدف نگهداری و تعمیرات حصول اطمینان از ادامه انجام وظیفه دارایی در سطح حداقلی قابل قبول استفاده کنندگان می باشد. اگر می‌توانستیم دارایی بسازیم که بتواند حداقل کارایی را بدون خرابی انجام دهد در آن صورت دارایی می‌توانست به صورت مداوم بدون نیاز به نگهداری و تعمیرات به کار خود ادامه دهد.

به هر حال خرابی اجتناب ناپذیر است و رخ خواهد داد. این بدین معناست که هرگاه دارایی به کار گرفته می‌شود، باید بیش از حداقل استاندارد عملکرد مطلوب استفاده کننده را به انجام برساند. آنچه دارایی در این زمان انجام می‌دهد به عنوان ظرفیت اولیه آن شناخته می‌شود. شکل 2 ارتباط واقعی میان ظرفیت اولیه و عملکرد مطلوب را نشان می‌دهد.

کارایی را می‌توان به دو روش مشخص کرد:

  • عملکرد مطلوب (آنچه استفاده کنند از دارایی می‌خواهد تا تجهیز انجام دهد)
  • توانایی اولیه (آنچه دارایی قادر به انجام آن است)

 

شکل 2: محدوده مجاز برای کاهش

محدوده کاهش باید به اندازه کافی بزرگ باشد تا مقدار معقول قابل استفاده بودن پیش از رسیدن به خرابی وظیفه ای را در نظر بگیرد؛ اما در حدی نباشد که سیستم مجدد طراحی گردد زیرا بسیار گران می باشد. در عمل این میزان در مورد بسیاری از اجزای تجهیز مناسب است، بنابراین معمولاً می‌توان برنامه‌های نگهداری را بر اساس آن توسعه داد.

در هر حال اگر عملکرد مطلوب بالاتر از ظرفیت ساخت باشد، هیچ نگهداری و تعمیراتی نمی‌تواند عملکرد مطلوب را مقدور سازد که در این صورت دارایی غیر قابل نگهداری است.

تمام این‌ موارد بدین معناست که به منظور تعیین اینکه آیا یک دارایی قابل نگهداری است یا خیر، لازم است هر دو نوع کارایی را بشناسیم: ظرفیت ساخت دارایی و حداقل عملکردی که مورد قبول استفاده کننده دارایی ، در زمینه‌ای است که دارایی در آن در حال استفاده می باشد. این حداقل عملکرد ، استاندارد عملکردی است که می‌بایست در شرح وظیفه گنجانده شود.

برای مثال، ظرفیت اولیه پمپ شکل 1، 1000 لیتر در دقیقه است و میزان آبی که از تانکر خارج می‌شود 800 لیتر در دقیقه است. در اینجا تا زمانی که پمپ به پمپاژ آب به درون تانکر سریع‌تر از مقدار آبی که خارج می‌شود ادامه دهد، انتظارات استفاده کنندگان برآورده خواهد شد. در نتیجه وظیفه اولیه پمپ “پمپاژ آب از تانکر X به Y با سرعت حداقل 800 لیتر در دقیقه” تعریف می‌شود و نه “پمپاژ 1000 لیتر در دقیقه”.

توجه داشته باشید که اگر پمپی مشابه در شرایطی که خروجی تانکر 900 لیتر در دقیقه بود مورد استفاده قرار می‌گرفت در آن صورت وظیفه اولیه پمپ به صورت “پمپاژ آب از تانکر X به Y با سرعت حداقل 900 لیتر در دقیقه” تعریف می‌شد و برنامه نگهداری و تعمیرات در مقابل این انتظار عملکرد جدید تغییر می‌کرد.

توجه داشته باشید که استفاده کنندگان و تعمیر کاران اغلب دیدگاه‌های کاملاً متفاوتی درباره آنچه عملکرد مناسب در نظر گرفته می‌شود دارند. در نتیجه به منظور اجتناب از سوء تعبیر درباره آنچه خرابی وظیفه ای را شکل می‌دهد، حداقل استانداردهای عملکرد مطلوب باید به روشنی تفهیم شده و از سوی استفاده کنندگان و تعمیرکاران دارایی و نیز هر شخص دیگری که از رفتار دارایی منافع قانونی دارد پذیرفته شود.

استانداردهای کارایی در جایی که امکان پذیر است می‌بایست کمی باشند، چرا که استانداردهای کمی واضح‌تر و جامع‌تر از استانداردهای کیفی می‌باشند. در بعضی مواقع تنها می‌توان از استانداردهای کیفی استفاده کرد. مثلاً هنگام کار با فعالیت‌هایی که مربوط به ظاهر می‌باشند. در چنین مواردی، باید دقت ویژه‌ای به کار رود تا اطمینان حاصل گردد که استانداردهای کیفی از سوی استفاده کنندگان و تعمیرکاران دارایی، تفهیم و پذیرفته شده اند.

مرجع این متن کتاب “نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان بر اساس استانداردهای SAE JA 1011 و SAE JA 1012″ می باشد. این کتاب ترجمه استاندارد های SAE JA 1011 و SAE JA 1012” می باشد به همراه مثالهای تجربی که به عنوان مراجع اصلی نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان می باشند.

 

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.


[1] Functions

[2] Operating Context

[3] Redundant

[4] Stand by

[5] List of Functions

[6] Describing Functions

[7] boiler

[8] Performance Standards

[9] Centrifugal pumps

تحلیل FMECA

تحلیل FMECA چیست؟

hero-maintenance

مهمترین استفاده ازروش “FMECA” در آنالیز و شناسایی تمامی حالت های خرابی اجزا یک سیستم و تاثیرات آن بر عملکرد سیستم می باشد. در این روش تمامی حالتهای خرابی کلاس بندی و بصورت جامع بر اساس درجه خرابی و احتمال رخ دادن و بحرانی بودن ارزیابی می گردند.

روش “FMECA” توانایی شناسایی اجزا کلیدی و حالتهای خرابی مهم را دارا می باشد و شالوده ایی برای سیاست های تعمیر و نگهداری و ارتقا محصول می باشد.

روش “FMECA” از دو قسمت تشکیل شده است : آنالیز حالات خرابی و آثار آن(FMEA) – آنالیز حالات بحرانی (CA)

“FMECA” مدلی توسعه یافته و تکمیل شده بر پایه”FMEA” می باشد. در دهه 1950، بین FMEA بر روی سیستم طراحی و عملیات هواپیماهای جنگی در آمریکا اجرا گردید که نتایج مثمر ثمری حاصل گردید. در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 روش “FMECA” به صورت گسترده ای در زمینه های مختلف از جمله صنعت هوا و فضا ، سلاح های جنگی و اتومبیل مورد استفاده قرار گرفت. در اوایل دهه 1980 مفهوم و روش اجرایی “FMECA” محبوب گردید. اخیرا روش “FMECA” از درجه محبوبیت بالایی در صنایع هوایی، نظامی، دریای، الکترونیک، اتومبیل و سایر صنایع برخوردار شده است و نقش مهمی در تضمین قابلیت اطمینان محصولات را دارا می باشد. 

اینکه دقیقاً FMECA چطور محاسبه می شود و چه تفاوتی در محاسبات با FMEA دارد را در پست های بعد بررسی خواهیم کرد.

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.

مدیریت تغییر (Change Management)

آیا مدیریت تغییر (Change Management) همان مدیریت تغییرات است؟

change

اگر بخواهیم در یک کلمه به این سوال پاسخ بدهیم، جواب سوال قطعا “خیر” است.  مدیریت تغییر را نباید با فرآیند تغییر، تحول یا دگرگونی اشتباه گرفت. مدیریت تغییر در واقع یک جریان کار مهم است که برای تاثیر گذاشتن بر پرسنل در پروسه تحول اجرا می­ شود.

Change-Managemen1

به عبارت دیگر مدیریت تغییر بر جنبه انسانی تحول در سیستم ها، فرآیندها و سایر تغییرات در واحد می پردازد که باید توسط مدیران و رهبران سازمان اعمال گردد تا کارکنان را  در گذر از مسیر تحول و استقرار کامل سیستم جدید پشتیبانی و حمایت کند.

سوال این است که مدیریت سازمان چگونه می تواند با بهره گیری از اصول مدیریت تغییر، از حداکثر کارآیی و اثربخشی پرسنل سازمان به عنوان منابع و سرمایه های انسانی، بهره برداری کند؟

در پست های بعدی به این سوال پاسخ داده خواهد شد.

شما می توانید با ذکر نام منبع (سایت دانشنامه نت) و لینک سایت (www.mpedia.ir) این مطلب را باز نشر دهید.

نت بر اساس پایش وضعیت (CBM)

تشخیص (Diagnostics) و پیش بینی (Prognostics)

نت بر اساس پایش وضعیت (CBM) یک برنامه تعمیراتی است که اقدامات تعمیراتی را بر اساس اطلاعاتی انجام می دهد که از طریق پایش وضعیت دستگاه به دست آورده است. تلاش CBM   بر این است تا از تعمیرات غیر ضروری اجتناب کند به نحوی که این اقدامات تنها زمانی که شواهدی از تغییرات فیزیکی در سیستم مشاهده شد صورت بگیرد. یک برنامه CBM اگر به طور صحیح مستقر شده و به صورت مؤثر اعمال گردد می تواند هزینه های تعمیرات را با کاهش تعداد تعمیرات غیر­ضروری در برنامه ریزی تعمیرات پیشگیرانه ، کم کند.

یک برنامه CBM شامل سه مرحله اصلی است:

1)  مرحله داده برداری ( جمع آوری اطلاعات) برای یافتن وابستگی سلامت سیستم به داده های جمع آوری شده

2)  مرحله پردازش داده ( استخراج اطلاعات) : برای استخراج ویژگی و تحلیل داده ها و یا سیگنال هایی که در مرحله اول جمع آوری شده است تا بتوان مسئله را بهتر درک و تفسیر کرد.

3)  مرحله تصمیم گیری تعمیراتی ( تصمیم گیری) : برای ارائه خط­مشی سودمند تعمیراتی

تشخیص Diagnostics و پیش بینی prognostics دو مقوله مهم در برنامه CBM می باشند. تشخیص زمانی زمانی صورت می گیرد که یک خرابی به وقوع پیوسته باشد. این شناسایی سه مرحله دارد:

1)کشف: detection

بر این نکته تاکید دارد که چیزی در ماشینی که مورد پایش قرار گرفته درست کار نمی کند.

2)جداسازی: Isolation

مشخص کردن محلی که قسمت خراب ماشین در آنجا قرار دارد.

3)شناسایی: Identification

تعیین اساس خرابی که در مرحله اول کشف شده است

اما موضوع پیش بینی Prognostics وجود خرابی احتمالی را پیش گویی می کند. پیش بینی خرابی یعنی اینکه تعیین شود گه آیا خرابی قریب الوقوع است یا نه و همچنین تخمین زده شود که تا چه زمانی و به چه صورتی خرابی اتفاق خواهد افتاد

در واقع Diagnostics یک تحلیل بعد از وقوع حادثه و Prognostics یک تحلیل قبل از وقوع حادثه می باشد. با این وجود کار تشخیص در بطن کار پیش بینی نیز مورد نیاز خواهد بود.

 در واقع چارچوب کلی سیستم تشخیص به خصوص به صورت علمی شامل سیستم داده برداری (data collection system)، پردازش سیــــگنال (signal processing) ، مرحله استخـــــراج ویژگی (Feature extraction) و اطلاع داشتن در مورد اساس خرابی هاست که می تواند از اندوخته های اشخاص متخصص و خبره، از مدل فیزیکی و همچنین از روند تغییرات داده های سیستم در گذشته استخراج گردد. در حالی که در مقوله پیش بینی prognostics چند مرحله دیگر علاوه بر مواردی که برای تشخیص ذکر شد مورد نیاز خواهد بود. در پیش بینی علاوه بر مرحله استخراج ویژگی و داشتن اطلاع از پیشینه و گذشته کاری دستگاه، ارزیابی عملکرد ماشین و همچنین مدل های فروپاشی ماشین (degradation models) ، تحلیل خرابی (failure analysis) و در نهایت پیش گویی(prediction)  برای اجرای کار پیش بینی مورد نیاز است. مدل های فروپاشی دستگاه و ارزیابی عملکرد آن می تواند بیان کند که شرایط سلامت ماشین چگونه است و مدلی که قرار است ماشین پیرو آن مدل از هم بپاشد را تعیین می نماید. الگوریتم های پیشگویی اکثراً از روشهای علم آمار یا تئوری های تحلیل سری های زمانی و یا از تکنولوژی هوش مصنوعی استخراج شده اند. با تحــــلیل خرابی failure analysis و مدیریت سلامت health management می توان تعیین کرد که ماشین چه زمانی به حد غیر قابل قبولی از لحاظ نحوه عملکرد تنزل کرده است.

در نتیجه سوالاتی که در روش پیش بینی  Prognosticتلاش می شود تا پاسخ داده شود به ترتیب زیر است:

  • اکنون ماشین “چگونه” کار می کند؟(ارزیابی عملکرد دستگاه) How
  • ماشین “چه زمانی” فرو پاشیده و کاملاً متوقف می شود؟(محاسبه عمر مفید باقی مانده) When
  • “چه نوع” خرابی های اولیه ای وجود دارد که منجر به از کار افتادگی دستگاه می شود؟  What
  • “چرا”  خرابی به وقوع می پیوندد؟  Why

 لذا برای اعمال استراتژی پیش بینی در تعمیرات چهار سوال اساسی مطرح است:

چگونه- چه زمانی- چه نوع- چرا

آیا شما به عنوان متخصص پایش وضعیت و قابلیت اطمینان این سوالات را از خود می پرسید؟

Picture5